اوچیمورا دنوسکه یک حقوقبگیر معمولی از ژاپن است که روزی توسط پادشاه شیطان دنیایی دیگر احضار میشود تا به عنوان یکی از ژنرالهایش در گروه چهار بزرگ کار کند. در گذشته، اوچیمورا یک کارمند اداری معمولی بود که تمام تلاش خود را برای یافتن شغل در یک شرکت انجام می داد و سخت کار می کرد، اما دائماً توسط مافوق خود نادیده گرفته می شد. مدیران او حتی تصمیم گرفتند او را به خارج از کشور به شعبه ای دورافتاده از شرکت منتقل کنند، جایی که او پرسنل کامل، تجهیزات کافی برای انجام وظایف یا حتی صحبت به زبان محلی نداشته باشد. با وجود همه اینها، اوچیمورا به فلسفه کار سخت خود پایبند بود و به زودی این شعبه شروع به افزایش بهره وری کرد و حتی کارگران بیشتری را به دست آورد که او مهارت های شغلی را به آنها آموزش داد. با وجود همه اینها، رئیس های اوچیمورا تصمیم گرفتند او را به شعبه ناجور دیگری منتقل کنند. اما زمانی که فکر می کرد تسلیم خواهد شد، توسط پادشاه اهریمنی به دنیای دیگری فراخوانده شد.
اوچیمورا به عنوان اولین وظیفه اش برای اثبات اینکه یک انسان می تواند بخشی از ارتش پادشاه شیطانی باشد، وظیفه دارد با رهبر مینیتورها، لرد تاریوس، مذاکره کند، مذاکراتی که قبلی او با اولماندرا، عضو چهار بزرگ، شکست خورده بود. اوچیمورا فکر می کرد که در این کار شکست می خورد زیرا لرد تاریوس بسیار ترسناک است، اما پس از فکر کردن به مذاکرات مشابه گذشته که انجام داده شده بود، اوچیمورا توانست بفهمد که لرد تاریوس و اولماندرا فقط با یکدیگر ارتباط نادرست داشتند و پس از یک شب صحبت و یادگیری برخی چیزها و فرهنگ پایه مینیتور، اوچیمورا می تواند مذاکرات را نهایی کند و مینیتورها را به نیروهای پادشاه شیطانی ملحق کند. سپس پادشاه شیطان یک دستبند به اوچیمورا هدیه می دهد که نشان دهنده پذیرش او به عنوان عضوی از چهار بزرگ است.
مایل به دریافت آخرین اطلاعیه های سایت؟