کوئنتین تارانتینو (کارگردان خارجی)
هیچ کارگردانی مانند کوئنتین تارانتینو طرفداران را در حالت تعلیق نگه نمی دارد. او گفته است که فقط 10 فیلم را کارگردانی خواهد کرد، یعنی پروژه بعدی او آخرین پروژه او خواهد بود. تا همین اواخر، به نظر میرسید که فیلم آخر یک فیلم با الهام از سینمای دهه 70 به نام منتقد فیلم با بازی برد پیت باشد. با این حال، آخرین گزارش ها ادعا میکنند که او تصمیم گرفته است که این پروژه را ادامه ندهد و همین موضوع طرفداران را مجبور میکند که در مورد فیلم نهایی QT سردرگم باشند. با این حال، چیزی که آنها میتوانند از آن مطمئن باشند این است که فیلم آخرش شیک خواهد بود، یعنی ترکیبی از خلاقیت، سینمادوستی و کمال گرایی تارانتینو. همه فیلم های او سبک خود را دارند، از لباس ها و تنظیمات صحنه گرفته تا نماهایی با کادربندی دقیق و موسیقی های متن به یاد ماندنی. در انیمه لیست، فهرستی از بهترین فیلم های تارانتینو تهیه کرده ایم و شما را به تماشای آنها دعوت میکنیم.
- فیلم Once Upon a Time in Hollywood (2019)
با فیلم روزی روزگاری در هالیوود، تارانتینو بار دیگر تاریخ را بازنویسی میکند، این بار یک ستاره در حال محو شدن سینما (لئوناردو دی کاپریو) و یک بدلکار (برد پیت) را برای نجات شارون تیت (مارگو رابی) از خانواده منسون میفرستد. این فیلم نقطه نظر او در مورد قدرت فیلم هاست: در دنیای فانتزی او، خشونت و شر با جادوی هالیوود قابل مقایسه نیستند. برای تأکید بر مضامین، خود فیلم بسیار زیبا و مسحورکننده است، از لباس ها گرفته تا صحنه پردازی و ستاره های فوق العاده حرفه ای.
- فیلم Kill Bill: Volume 1 (2003)
ممکن است که فیلم بیل را بکش 2 پیچیده تر باشد، اما جسارت فیلم اولی را ندارد. فیلم بیل را بکش 1، یک نمایش بزرگ در تمام طول مسیر است، از یک مقدمه سیاه و سفید آغازین تا نبرد عروس با اورن ایشی (لوسی لیو) در باغی برفی. در این فیلم لباس ها چشمگیر هستند، حرکات دوربین روان هستند و صحنه ها پیچیده تر از همیشه هستند. صحنه مبارزه عظیم در خانه برگ های آبی بهترین لحظه فیلم است و در بین بزرگترین صحنه های تاریخ سینما قرار میگیرد.
- فیلم Inglourious Basterds (2009)
تصور مجدد تارانتینو از جنگ جهانی دوم به راحتی میتوانست به یک آشفتگیِ بد سلیقه ختم شود. اما در عوض، فیلم حرامزاده های لعنتی به طرز شگفت آوری با کلاس است. در این فیلم، QT برای اصالت بیشتر در دنیای سینمایی خود تلاش میکند و نه داستان آن. او فیلمش را یک وسترن اما با شمایل جنگ جهانی دوم توصیف کرده است. لباس ها و صحنه ها عالی به نظر میرسند و فیلمبرداری رابرت ریچاردسون بی نهایت زیباست. این سبک به لباس های زیبا و لهجه های بسیار جذاب، با جابجایی شخصیت ها بین چند زبان گسترش مییابد.
- فیلم Pulp Fiction (1994)
تارانتینو فیلم شناسی تقریباً بی عیب و نقصی دارد، اما هیچ کدام از فیلم های او به اندازه فیلم داستان عامه پسند، حماسه جنایی پیچیده ای که او را به خط مقدم هالیوود رساند، بزرگ نیست. شهرت آن چنان مهیب و تأثیر آن در سینمای دهه 90 آنقدر گسترده بود که ارزیابی آن در حال حاضر ب به عنوان یک فیلم دشوار است. اما این یکی فیلمی است که در همه مضامین کولاک میکند: دیالوگ ها، ساختار داستانی پیچیده، جلوه های بصری، ارجاعات بی شمار فرهنگی، موسیقی متن جذاب و غیره و غیره.
- فیلم Django Unchained (2012)
فیلم جنگوی زنجیرگسسته، ساده ترین فیلم تارانتینو است. هیچ حیله و مکری، هیچ شخصیت پراکنده ای، هیچ داستان درهم تنیده ای وجود ندارد. در عوض، این یک داستان ساده از انتقام یک مرد است، اما با جذابیتی بی باک و یک تنه که از قلبی هار نشأت گرفته است. همه فیلم های قبلی او دارای عناصر سنتی وسترن هستند، اما تقریباً میتوان هیجان او را از اینکه بالاخره توانسته به طور کامل در این ژانر شیرجه بزند، حس کرد. مثل این است که تارانتینو یک کلاسور پر از صحنه های وسترن داشته که دوست داشته آن ها را بازسازی کند و تا جایی که توانسته آن ها در فیلم نشان داده است.
- فیلم Kill Bill: Volume 2 (2004)
حماسه بیل را بکشِ تارانتینو، تلفیقی از یک فیلم وسترن و یک فیلم کونگ فویی و نینجایی است. در این فیلم، او ظاهراً چیزی را عقب نمی اندازد، ایده های متنوعی را که نباید کارساز باشند، کنار هم میگذارد و با خوشحالی به تماشای برخورد آنها با یکدیگر مینشیند. از این نظر، این فیلم دو قسمتی پرستاره، مسلماً خلاقیت تارانتینو را در بی بند و بارترین حالت خود نشان میدهد. در قسمت دوم، تارانتینو خشونت را پشت سر میگذارد و بیشتر روی گفتگو تمرکز میکند و باعث تغییر سرعت و اوج شگفتی فیلم میشود، جایی که عروس (اوما تورمن) و بیل (دیوید کارادین) با کلمات به جای شمشیر به رقابت میپردازند.
- فیلم Jackie Brown (1997)
فیلم جکی براون، باورپذیرترین فیلم تارانتینو است. بسته به دیدگاه طرفداران، این فیلم یا عیب کشنده یا بزرگترین نقطه قوت اوست. چیزی که غیرقابل انکار است، شیک بودن فیلم است: هر فریم خونسردی را تراوش میکند، و نه فقط به این دلیل که ستاره های جذابی مانند پم گریر، رابرت دنیرو، و ساموئل ال جکسون را در خود دارد. به طور خاص، جکی براون برخی از بهترین فیلم برداری های فیلم های تارانتینو را در کنار شاید پویاترین موسیقی متن خود، از جانی کش تا دلفونیکس، به رخ میکشد.
- فیلم Reservoir Dogs (1992)
فیلم سگ های انباری به راحتی یکی از تاثیرگذارترین اولین کارگردانی های تمام دوران است. تارانتینو دست به کار شد و یک فیلم جنایی سبک را ارائه کرد که در عالم کوچک خود حاوی تمام ویژگی هایی است که در ادامه، فیلموگرافی او را تعریف میکنند: دیالوگ های مفصل، ارجاعات فرهنگی، خشونت، داستان سرایی غیرخطی، موسیقی متن گیرا و … با اینکه بودجه 1.2 میلیون دلاری تارانتینو را محدود کرده بوده و او را مجبور کرده بود از مکان های محدود استفاده کند، این فیلم باز هم درخشان است.
- فیلم The Hateful Eight (2015)
با اینکه این فیلم هنوز هم یک شاهکار است، اما قطعاً پس از فیلم های حرامزاده های لعنتی و جنگو چیزی کمتر است. در جایی که آن فیلم ها تند و شدید به نظر میرسند، فیلم هشت نفرت انگیز پرپیچ و خم میشود و در برخی بخش ها شتاب خود را از دست میدهد. جلوه های بصری و موسیقی به اندازه فیلم های قبلی به یاد ماندنی نیستند، حتی اگر درخشش هایی از نبوغ خالق آن وجود داشته باشد.