نقد و بررسی انیمه کد گیاس Code Geass

نقد و بررسی انیمه کد گیاس Code Geass

من در ابتدا به طرز باورنکردنی ای در مورد تماشای Code Geass، ساخته استودیو Sunrise شک داشتم، اما خیلی خوشحالم از اینکه منو تا این حد شگفت زده کرده. این انیمه به نویسندگی ایچیرو اوکوچی و کارگردانی گورو تانیگوچی ساخته شده. طراحی شخصیت‌های انیمه کار گروه مانگاکای کلمپه و داستان مجموعه درباره ولیعهد سابق بریتانیا، لولوش لامپروژ (لولوش بریتانیایی) ـه که صاحب قدرت فوق‌العاده‌ای به نام گیاس (قدرت شاهی) می شه و تصمیم می گیره از این نیرو برای نابودی امپراتوری مقدس بریتانیا برای پایان دادن به ظلم و ستمشون استفاده کنه.

پیش درآمدی بر داستان انیمه Code Geass کد گیاس

در سال 2010، امپراتوری مقدس بریتانیا در حال تثبیت خود به عنوان یک کشور نظامی مسلط ژاپن را فتح می کند. ژاپن که پس از شکستی سریع به منطقه 11 تغییر نام می دهد و در تلاش برای به دست آوردن مجدد ‏استقلال، مقاومت قابل توجهی در برابر این ظالمان به خود دیده است.‏

لولوش، یک دانشجوی بریتانیایی، متأسفانه خود را گرفتار درگیری بین نیروهای مسلح بریتانیا و شورشیان ‏منطقه 11 می بیند. با این حال، او به لطف ظهور به موقع دختری مرموز به نام سی سی، که به او ‏Geass، “قدرت ‏پادشاهان” را می دهد، می تواند فرار کند. لولوش با درک پتانسیل گسترده “قدرت اطاعت مطلق” تازه کشف شده ‏خود، سفری خطرناک را به عنوان یک انتقام‌جوی نقابدار به نام زیرو آغاز می کند و یک یورش بی رحمانه را علیه ‏بریتانیا رهبری می کند تا یک بار برای همیشه انتقام بگیرد.‏

بررسی داستان انیمه Code Geass

قبل از اینکه این سریال رو ببینم، چندین بار برای من به عنوان دث نوت تو ژانر مکا توصیف شد. با این حال، پس از دیدن اون، می خوام مخالفتمو ابراز کنم. شباهت های بین این دو سریال در نزدیکترین حالت خیلی سطحیه و اگرچه می تونم ببینم چرا مردم این مقایسه رو انجام می دن، ولی واقعاً فکر نمی کنم که دوست نداشتن یکی به این معنیه که اون یکی رو هم دوست نداشته باشیم. اما به هر حال، برخلاف Death Note، نمی تونم بگم که داستان Code Geass خیلی قابل توجه یا منحصربه فرده. این در واقع داستان نسبتاً ساده و حتی کمی کلیشه ست، اما دقیقاً به همین دلیله که این سریال به خوبی ساخته شده؛ این خط داستانی رک و پوست کنده به شیوه تازه و جدیدی مدیریت می شه که توجه بیننده رو به خود جلب می کنه. پیچ و خم های کافی برای نگه داشتن شما روی لبه صندلی وجود داره. سرعت روایت داستان خیلی عالیه و هیچ عجله یا کسالتی از نظر روایی دیده نمی شه. در واقع، پیشرفت داستان از پیش درآمد تا نتیجه گیری خیلی درخشانه. درسته که آخر فصل یک به کلیف هنگر بر می خوریم ولی باید اقرار کنم که عجب کلیف هنگریه!

این سریال همچنین از نظر توانایی غیرعادی در ترکیب ژانرها جذابه. بله، این یه مجموعه با ژانر mecha هستش، اما ضرورتاً این طوری نیست. بله، گروه CLAMP طراحی کاراکترها رو انجام داده و خیلی از عناصر شوجو استفاده کرده، اما رقابت های خیلی جذاب شونِنی و صحنه های نبرد خیلی حماسی هم وجود داره. علاوه بر این، به دلیل تعدد شخصیت ها، داستان اجازه می ده تا تعدادی داستان فرعی کوچیک رو هم تماشا کنیم. من به طور خاص از نحوه رسیدگی به این موضوع خیلی خوشحال بودم، چون همه داستان های فرعی مستقیماً به طرح اصلی مربوط می شن و روی اون تأثیر می ذارن، چه با افشای اطلاعاتی در مورد شخصیت ها برای بیننده یا با پیش بردن و توسعه شخصیت های جذابی که این انیمه ازشون برخورداره. همه چی به خوبی اندیشیده شده و به طرز شگفت انگیزی اجرا شده، بنابراین علیرغم این واقعیت که “فردی با اراده قوی با برنامه هایی برای تغییر جهان، قدرت مرموزی دریافت می کنه که به تسهیل اهداف اون کمک می کنه” یه خط داستانی خیلی منحصر به فرد نیست…اما انیمه Code Geass باعث می شه که همین داستان کلیشه ای هم کارگر بیفته. انیمه Code Geass از خط داستانی “بهترین دوستان در تلاش برای کشتن یکدیگر” هم استفاده می کنه که خیلی عالی روایت شده.

اول کار خیلی تحت تأثیر طراحی شخصیت های ‏CLAMP‏ قرار نگرفتم، اما همونطور که همیشه به نظر می ‏رسه، اونا به تدریج توی ذهنم رشد کردن. ‏CLAMP‏ می دونه که چطوری همه رو به طرز شگفت انگیزی جذاب ‏نشون بده، حالا چه زن یا چه مرد. ‏

بررسی شخصیت های انیمه Code Geass

شخصیت های این مجموعه نسبتاً متنوع هستن. برخی از اونا خیلی ساده و تک بعدی هستن، در حالی که برخی دیگر پیچیدگی شگفت انگیزی دارن که اونا رو خیلی واقعی می کنه. من تا حدودی شیفته لولوش به عنوان یه شخصیت شدم. برای من، او دارای احساسات، نظرات و دیدگاهای منحصر به فرد و چند نقص خیلی جدیه، که همه اینها باعث می شه که با اون به طرز باورنکردنی ای ارتباط برقرار کنم و باهاش همدردی کنم. اون به سادگی پیچیده ترین شخصیت سریاله و حتی با وجود قدرت های ماوراء طبیعی و هوش نبوغ آمیزش به من احساس واقعی بودن می ده. این توانایی در ایجاد ارتباط بین مخاطب با اون، احتمالاً بزرگترین نقطه قوت سریال و دلیل اصلی اینه که داستان می تونه با وجود اینکه ایده های جدید زیادی وجود نداره، مرتبط و جذاب باقی بمونه.

سوزاکو احتمالاً بعد از لولوش از نظر پیچیدگی در ردیف دوم قرار می گیره، اگرچه می شه در ابتدا احساس عدالتجوی اون رو کلیشه ای دونست (همراه با نانالی و اوفیمیا)، تا حدی به این دلیل که اون به عنوان مانع اصلی لولوش معرفی می شه و همدردی تماشاگرا با لولوشه، اما چیزهای زیادی در مورد شخصیت اون در طول سریال فاش می شه و اون تبدیل به یه رقیب شگفت انگیز برای لولوش می شه. رقابت ایدئولوژی ها و فلسفه های متضاد اونا جذابه.

به نظر می رسه که بیشتر شخصیت ها در الگوهای سنتی معمولی قرار می گیرن؛ یه خواهر کوچک دوست داشتنی، یه دانشمند دیوانه و دستیارش، یه سری دختر مدرسه ای شاد، یه دونه بهترین دوست، یه دونه وفادارترین سرباز، یه معاون و غیره… علیرغم توصیفات عمومی، اکثر شخصیت ها در واقع خیلی سرگرم کننده هستن و یا حداقل جالب هستن. سی سی سرکشی رو نشون می ده. شرلی عشق بی گناه دختر مدرسه ای رو منتشر می کنه.  Nunnally آنقدر موئه ست که نگو و نپرس. Jeremiah از همه جوک ها لذت می بره و کلاً این انیمه به طیف وسیعی از شخصیت ها اجازه می ده تا به خوبی در دنیای داستان مستقر شن.

Related posts

نقد و بررسی فیلم The First Omen اولین طالع نحس

نقد و بررسی سریال The Famous Five پنج نفر مشهور از کارگردان فیلم Drive

نقد و بررسی انیمه سینمایی Kimitachi wa Dou Ikiru ka چطوری زندگی میکنی؟ (پسرک و مرغ ماهی خوار)