نقد و بررسی انیمه Darling in the Franxx

نقد و بررسی انیمه Darling in the Franxx

استودیو های A-1 Pictures، Trigger و CloverWorks دست به کار شدن تا بر اساس یه ایده و مفهوم اورجینال، انیمه ‏Darling in the Franxx‏ رو بسازن. این سریال 24 قسمتی، یه انیمه علمی تخیلی، مکا و رمانتیکه ‏که عناصر درام رو هم تو خودش داره. داستان مجموعه تو یه محیط آینده نگر اتفاق میفته که گهگاهی تو فیلم و سریال ها دیده ‏می شه و‏ به ما این فرصت رو می ده تا نوعی از زندگی رو ببینیم که اعضای ‏جوخه 13، یه جوخه خلبان نوجوون تجربه می کنن، زیرا آنها به جدیدترین مدافعان خونه خودشون تبدیل می ‏شن. مشکلات شخصی و شغلی که اونا با ورود به دنیایی مملو از خطر باهاشون مواجه می شن، تهدیدی برای ‏اونا و نسل بشره اما اون طور که به نظر می رسه نیست. قسمت اول سریال تأثیر خیلی خوبی روی من گذاشت ‏و خیلی خوب من رو جذب کرد، زیرا من نه تنها در مورد داستان، بلکه در مورد رابطه بین ‏Zero Two‏ و ‏Hiro‏ و ‏همچنین نحوه انجام کار تیم کنجکاو شدم و البته زندگی ای که اونا برای اون سخت تمرین کردن. حالا که به ‏گذشته نگاه می کنم، خوشحالم که تصمیم گرفتم سریال رو تا آخرش ادامه بدم، چون انیمه ای بود که از تماشای ‏اون واقعا لذت بردم.‏

بررسی داستان انیمه Darling in the Franxx

داستانی که تو اون 10 نوجوان برای محافظت از خونه خودشون و پیوندهای دوستی و رفاقتی می جنگن، در حالی که جنگی که واردش شدن، اون طور که به نظر میاد نیست.

داستان تو یک محیط آینده نگر که توش سیاره زمین به خاطر استخراج بی وقفه بشریت از منبع اصلی ماگمایی سیارات، ویرون شده و جمعیت حالا به تعداد انگشت شماری کاهش یافته است که مجبور به زندگی در شهرهای بزرگ سیار در فضا به نام پلنتیشن هستند. در داخل این مزارع، در حالی که بزرگسالان در شهرها زندگی می کنند، کودکانی به نام پارازیت که به طور خاص آموزش دیده و بزرگ می شن، با هم تو مناطق منزوی نگهداری می شن، جایی که یاد می گیرن با پارازیت های دیگه پیوند برقرار کنن و دوست بشن و نکات ظریف دستیابی به رویای خودشون برای تبدیل شدن به نیروی دفاعی مزارع رو یاد بگیرن. اون هم به عنوان خلبان Franxx. پیوندها و دوستی هایی که بین پارازیت ها ایجاد می شه، بیشتر از اون چیزیه که می شه انتظار داشت، زیرا این پیوند برای عملکرد هر Franxx و زندگی ای که همه کودکان در پلنتیشن ها امیدوارن داشته باشن، حیاتیه. هر Franxx توسط یه زوج از پارازیت ها هدایت می شه که شامل یه پارازیت ماده و یه پارازیت نره که در کنار تسلط اونا روی کنترل Franxx‏، یه سلاح دیگه هم تو زرادخانه خودشون دارن و اون پیوند مشترک با همدیگه ست که اجازه می ده هر دو تا افکار و احساسات خودشون رو با هم هماهنگ کنن و از این پیوند به عنوان سلاحی در جنگ علیه KlaxoSaur ها، یه نژاد بیگانه متخاصم استفاده کنن که به نظر می رسه در جهت نابودی بشریت وارد گود شده.

نقد و بررسی انیمه Darling in the Franxx

در کل Darling in the Franxx یک انیمه قوی بود که علیرغم ایراداتش در کنار Katana Maiden یکی از انیمه های سنگین فصل زمستان 2018 محسوب می شد و نقاط قوت اصلی اون، پیش فرض منحصر به فرد، داستان قوی، شخصیت های خوب که طراحی و توسعه یافته بودن و اکشن های خوب و همچنین طراحی های قوی مکانیکی و صداگذاری عالی بود.

فرض کلی داستان شاید سطحی به نظر برسه، چون جنگ مخربی رو نشون می ده که توسط بقایای بشریت و گونه‌های بیگانه متخاصم در حال انجامه، اما این دور از واقعیته. یعنی می شه گفت که نیمی از حقیقته زیرا فرض واقعی سریال چیزیه که می شه گفت روایت گروهی از نوجوانان به بلوغ رسیده ست؛ به خاطر اینکه اونا تو میدون جنگ و خارج از اون با همدیگه دوستی و پیوند برقرار می کنن. اونا وارد دنیایی خصمانه می شن که در اون نه تنها باید در مورد نقاط قوت همدیگه، بلکه در مورد نقاط ضعف خودشون هم چیزایی یاد بگیرن و بفهمن که در صورت نیاز، از اونا حمایت کنن و سرنوشت خودشون رو رقم بزنن. وقتی با داستان قوی سریال مچ شدم، فکر کردم که این ایده اگرچه جاه طلبانه بود، یکی از مواردی بود که سریال تونست بهش پایبند باشه و تا حد زیادی تو روایت اون موفق بود.

بخش بندی انیمه Darling in the Franxx

انیمه Darling in the Franxx از مفهومی کور استفاده می کنه و داستان کلی، سریال رو به دو قسمت مجزا تقسیم می کنه که هر کدوم با موضوعات و تحولات داستانی متفاوتی همراه هستن. سری اول که از قسمت 1 تا 15 پخش شد، اولین قسمت از سریال بود که هدف اصلیش معرفی اعضای S13 و همچنین Zero Two بود. موضوعات اصلی که تو این بخش معرفی و استفاده شد، پیوند با دوستان و ایجاد اون، غلبه بر تفاوت ها و یافتن جایگاه خود در جامعه و تیم بود. احساس کردم ‏اولین بخش تونسته موضوعات اصلی رو که به خوبی استفاده و مدیریت کنه و به لطف مبارزات بی‌شماری که تیم موفق به غلبه بر اونا میشه، تونسته پایه‌ای قوی برای تیم ایجاد کنه. بخش دوم سریال که از قسمت‌های 16 تا 24 پخش شد، قسمت دوم سریال بود که به‌عنوان یه سافت ریست برای سریال عمل کرد، چرا که تیم رو به‌عنوان یک موجودیت متحد نشون می‌داد. کلید این مسیر این باوره که هر کس، چه پارازیت یا غیره، باید آزاد باشه تا سرنوشت خودش رو دنبال کنه و زندگیش رو اون طور که می خواد سپری کنه. دومین بخش از سریال، در حالی که تغییرات زیادی رو می شد تو بازیگرای اصلی دید، یه سری مضمون اصلی مانند مفهوم آزادی، سرنوشت و میل به زندگی ای که متعلق به خود فرده اضافه شده بود. وقتی که این مضامین جدید با تحولات داستانی در بخش دوم ترکیب شدن، کمک زیادی به تبدیل بازیگران اصلی به شخصیت های نهایی اونا کردن. علیرغم مضامین متفاوت بین دو بخش، من احساس کردم که دو بخش داستان کلی مجموعه، به خوبی از همدیگه پشتیبانی می کنن، چون پیشرفت بازیگرای اصلی تأثیرگذار بود.