نقد و بررسی فیلم جنگوی زنجیر گسسته Django Unchained

نقد و بررسی فیلم جنگوی زنجیر گسسته Django Unchained

یکی از نقاط قوت بزرگ فیلم‌های کوئنتین تارانتینو، این است که عشق او به سینما در هر فریمی نفوذ می‌کند. از خطوط ظریف و دور ریختنی و شوخی‌ها گرفته تا نشانه‌های واضح‌تر (مانند آوردن لوگوی قدیمی شرکت کلمبیا پیکچرز در تیتراژ ابتدایی) راه خود را در میان تولیدات او طی می‌کنند. تارانتینو در طول دوران حرفه ای خود به تعدادی از ژانرها ادای احترام کرده است.و این بار با فیلم Django Unchained، زمان وسترن فرا رسیده است. البته، این کارگردان هیچ‌وقت کاری را به صورت مستقیم انجام نمی‌دهد، بنابراین این یک فیلم انتقام‌جویانه و یک کمدیِ تا حدی نامتعارف است. تارانتینو ممکن است بهترین کارگردانی باشد که صحنه‌هایی از خون، ضرب و جرح و دعوا را می‌گیرد و آن‌ها را به لحظات شادی تبدیل می‌کند. فیلم پالپ فیکشن این گرایش را معرفی کرد (“اوه پسر، من به صورت ماروین شلیک کردم!”) و تارانتینو از آن زمان آن را تقویت کرده است. علی‌رغم بی‌رحمی‌های گاه به گاه، جنگوی زنجیرگسسته شامل برخی از بهترین صحنه‌های خنده با صدای بلند در هر فیلم سینمایی، صرف نظر از ژانر آن است.

سینمایی Django Unchained یک فیلم کوئنتین تارانتینویی تمام عیار

بعد از این سال‌ها، ما از تارانتینو انتظار چیزهایی داریم و او بیشتر آنها را در سینمایی Django Unchained ارائه می‌کند. صحنه‌های اکشن پرشدت وجود دارند که معمولاً کوتاه و بی‌رحمانه هستند. خون فراوانی وجود دارد. وقتی کسی مورد اصابت گلوله قرار می گیرد، می توانید مطمئن باشید که او حسابی خونریزی خواهد کرد. گرایشی برای کارگردان وجود دارد که از صحت سیاسی انتقاد کند. ما در برخی مواقع شاهد پاهای برهنه زنان خواهیم بود و در فیلم یک حس انرژی و تکانه وجود دارد که در خشونت رضایت بخش آن به اوج می رسد. شاید تنها چیزی که تا حدودی در فیلم Django Unchained کمتر از حد وجود دارد، تمایل تارانتینو به مونولوگ‌های شوخ و هوشمندانه باشد. کمی از آن مونولوگ ها در این فیلم وجود دارد، اما نه به اندازه برخی از تلاش های قبلی او. با این حال، این فیلم کوئنتین تارانتینویی تمام عیار است و کسانی که انتظارات خود را بر اساس این چهار کلمه ایجاد می کنند، از دانلود و تماشای آن ناامید نخواهند شد.

درآمدی برداستان فیلم جنگوی زنجیر گسسته

فیلم در سال 1858 در تگزاس با خرید غیرمتعارف برده ای به نام جنگو (جیمی فاکس) توسط دکتر کینگ شولتز (کریستوف والتز) دندانپزشک که جایزه بگیر شده، اکران می شود. از آنجایی که شولتز به برده داری اعتقادی ندارد، خیلی زود جنگو را آزاد می کند و آن دو در تجارت شولتز شریک می شوند. پس از یک زمستان سودآور، آنها به می سی سی پی می روند، جایی که هدفشان یافتن همسر جنگو، برومهیلدا (کری واشنگتن) است. وقتی موفق می شوند، بهانه ای پیدا می کنند تا به مزرعه ای که او در آن نگهداری می شود دعوت شوند. در آنجا، آنها مهمان ارباب عمارت، کالوین کندی (لئوناردو دی کاپریو) هستند، جایی که عمل آنها همه را متحیر می کند، به جز برده شخصی کندی، استفن (ساموئل ال جکسون)، که لحظه ای که جنگو را نگاه می کند، بوی توطئه را احساس می کند.

تارانتینو، استاد ایجاد نقش های ماندگار

همانطور که در مورد تلاش های گذشته اش صادق است، تارانتینو بازی های به یاد ماندنی ای را از بازیگران خود می گیرد. جیمی فاکس به جمع جان تراولتا، اوما تورمن و کریستوف والتز (در میان دیگران) می پیوندد. پس از فیلم Ray، فاکس به طور جدی به عنوان یک بازیگر نمایشی در نظر گرفته شد، اما در سال های قبل از تولید این فیلم توجه زیادی به او نشده بود. با فیلم Django Unchained، تارانتینو یک نقش گوشتی را برای او فراهم می کند و او با ذوق آن را طرح ریزی می کند. او همچنین شیمی گرم و منحصربفردی را با همبازی اش والتز به نمایش می گذارد که بار دیگر عالی است. لئوناردو دی کاپریو، در نقش مکمل (مگر داریم؟)، نشان می دهد که علیرغم شهرت خوب بعضاً دلخراشش، می تواند نقش یک شخصیت شرور واقعا نفرت انگیز را بازی کند. ساموئل ال جکسون، مدفون در زیر پروتز و آرایش، در وحله اول به دلیل صدا و نگرش خود قابل تشخیص است. پروژه احیای تارانتینو (که در آن یک بازیگر محبوب را می گیرد و به او کاری جالب می دهد) مختص دون جانسون است، اگرچه زمان نمایش او محدود است. چند نقش آفرینی برجسته دیگر نیز وجود دارد: جونا هیل، امبر تامبلین، بروس درن، تام ساوینی، رابرت کارادین و فرانکو نرو. (که نقش شخصیت اصلی فیلم نامرتبط 1966 با همین اسم را بازی کرده بود)

نقد و بررسی فیلم Django Unchained

یکی از بهترین عناصر فیلم های تارانتینو به طور کلی و خصوصاً در فیلم Django Unchained به طور خاص این است که بیننده هرگز مطمئن نیست که روایت به کجا می رود. تارانتینو از شگفتی‌های غیرمنتظره لذت می‌برد که برخی از آنها ناگهانی و خشن هستند. به عنوان مثال، مرگ جان تراولتا را در اواسط راه فیلم Pulp Fiction در نظر بگیرید – شرط می‌بندم هیچ‌کس این اتفاق را پیشبینی نمی کرد. در حالی که در فیلم جنگوی زنجیر گسسته هیچ چیز کاملاً دراماتیکی وجود ندارد، فیلم لحظات خود را دارد و خط داستانی از یک مسیر خم نشدنی پیروی نمی کند. اگرچه تارانتینو از نظر تکنیکی، خودش یک وسترن است، اما تارانتینو این حس را القا نمی کند که به محدودیت‌هایی که اغلب برای این ژانر اعمال می‌شود، محدود شده است. او عناصری از بهره‌کشی از برده ها را به کار می‌گیرد تا به جنگو Unchained احساس خمیری بیشتر و انرژی بالاتری بدهد. این یک فیلم جدی است با مضامین جدی درباره نحوه رفتار با سیاهپوستان در ایالت های جنوبی قدیم اما اکشن زیادی برای همراهی با مضامین تیره تر نیز در فیلم جنگو وجود دارد.

نه اینکه غیرمنتظره باشد اما تارانتینو خود را در Django Unchained در بخشی که بزرگتر از یک نقش کوتاه و کوچکتر از نقش مکمل است وارد می کند. گفتن اینکه آیا بازیگری او بهتر شده است یا نه سخت است، اما او لهجه استرالیایی را امتحان می کند که به طرز مضحکی خنده دار و بد است. با این حال، کارگردان ممکن است به اندازه کافی خودآگاه باشد که محدودیت های خود را در مقابل دوربین تشخیص دهد و ظاهر او که حواس را پرت می کند، می تواند مورد نظرش بوده باشد.

Related posts

نقد و بررسی فیلم The First Omen اولین طالع نحس

نقد و بررسی سریال The Famous Five پنج نفر مشهور از کارگردان فیلم Drive

نقد و بررسی انیمه سینمایی Kimitachi wa Dou Ikiru ka چطوری زندگی میکنی؟ (پسرک و مرغ ماهی خوار)