نقد و بررسی فیلم Hoard تلنبار

معرفی فیلم Hoard

ورود به دنیای زباله دانیِ ماریا شبیه به انتقال به سیاره ای دیگر است، بنابراین از همان ابتدای فیلم، لونا کارمونِ کارگردان واقعیت نهفته در فیلم خود را به طور منحصر به فردی می سازد. از سطل های تنگ خانه فرسوده مادرش گرفته تا سطوح بی نظم خانه ی مادرخوانده اش، تنظیمات به خودی خود به این شخصیت که بین جنون و غم گیر کرده تبدیل می شوند. تیم ساندال، طراح تولید، با ساختن محیط هایی پر از ویژگی های لمسی، از زیبایی معمولی پیشی می گیرد. قدم گذاشتن در اولین خانه ماریا، بیننده را تا اعماق گردن در انباری درهم فرو می برد که از اتاقی به اتاق دیگر نفوذ می کند. وسایل برقی دور ریخته شده روی هم تلنبار شده اند و چراغ ها بین کیسه ها چشمک می زنند و در شکاف بین زباله ها نورافشانی می کنند. کارگردان به نحوی عناصر جذابیت را در میان زباله دانی خانه ی ماریا پیدا می کند و منطق فرسوده پشت هر مکان را از طریق نگاه محبت آمیز این کودک منتقل می کند.

 

درآمدی بر داستان فیلم تلنبار

داستان ماریا داستان تاریکی و روشنایی است. ما برای اولین بار او را به عنوان یک دختر کوچک در لندن در دهه 1980 ملاقات می کنیم که با مادر زباله جمع کنش، سینتیا، در خانه ای زندگی می کند که مرزهای بین گنجینه های گرامی و زباله های درآمده از سطل های آشغال مدت هاست که از بین رفته است. سینتیا فقط زیبایی را در کلکسیون زباله اش می بیند، اما ماریای هشت ساله گاهی از خود می پرسد که آیا واقعاً خوشحال هستند یا ممکن است دیگران زندگی آنها را متفاوت ببینند. با گذشت سالها، ماریا برای زندگی به جای دیگری فرستاده می شود. وقتی دوباره او را به عنوان یک زن جوان ملاقات می کنیم، آسیب های گذشته او همچنان پابرجاست. همانطور که او دوباره با بخش هایی از تاریخ خود ارتباط برقرار می کند، احساسات تیره ترش نیز دوباره ظاهر می شوند. در این زمان که او حیران است، مایکل، فرزندخوانده ی دیگر خانواده ی جدیدش، درهایی را باز می کند که ماریا فکر می کرده بهتر است بسته بمانند. پیوند صمیمانه آنها باعث آرامش می شود، اما مشکلات عمیقی را ایجاد می کند. با همه اینها، دوربینِ لونا کارمون با همدلی و نه قضاوت، آنها را تماشا می کند و به ما نشان می دهد. ما با ماریا به مکان های ناراحت کننده سفر می کنیم و احساس می کنیم که عذاب های خصوصی او عمومی شده است. اگرچه داستان او در طول سال ها آشکار می شود، لحظات با وضوح سینمایی به دل ما می چسبد. کارمون با یادآوری سفر یک زن در میان غم و جنون، فیلمی عمیقاً ناراحت کننده می سازد که مدت ها بعد در افکار ما باقی می ماند.

 

بررسی فنی فیلم سینمایی Hoard

دوربین نانو سگالِ فیلمبردار، در راهروهای تنگ مثل موش به دنبال شخصیت اصلی می رود، گویی که ما همراه با ماریا در جستجوی تکه های گذشته، دیوارهای پوسته پوسته شده پس می زنیم. کلوزآپ های بی نظم او طعم بافت های گویایی را دارد که اکنون در زیر پا احساس می شود: زباله ها زیر پا مچاله می شوند و در عین حال با جادوی پری گونه ی چشمان ماریای جوان می درخشد. بعداً، سگال پناهگاه را به جای خفه ای تبدیل می کند و تنگنا  هراسی ماریا را به رخ می کشد. خانه، فضایی که برای التیام است ولی در عوض خارش او را تشدید می کند. برخی از تصاویر کرم هایی را به صورت چندش آوری در زیر پوست خانه نشان می دهند. با این حال کارمون، این  تراژدی شاعرانه را در دنیوی جلوه می دهد و لحظاتی را مانند چهره مادری با اشتیاق آغشته می کند. لمس ماهرانه او با یک نگاه صحنه ها را از حالت لطیف به حالت ناراحت کننده تغییر می دهد. در حالی که برخی از سکانس ها مرزها را جابجا می کنند، دوربین کارمون لایه های کثیفی خانه را به عقب می راند تا انسانیت را در زیر آن آشکار کند. بینش قوی او دنیای محسوس غم سرکوب شده شخصیتش را به طرز شگفت آوری زنده می کند.

 

بررسی شخصیت های فیلم تلنبار

چیز های کمی وجود دارد که می تواند با خواسته های شخصیت سینتیا با بازی هیلی اسکوایرز مطابقت داشته باشد. او عشق و مراقبت شدید را برای شخصیتی به ارمغان می آورد که خارج از قوانین جامعه زندگی می کند. با این حال، سینتیا همچنین با شیاطینی که هیچ یک از ما به طور کامل آنها را نمی بینیم، مبارزه می کند. اسکوایرز این اعماق را با مهربانی طی می کند. او اطمینان می دهد که ما قبل از هر چیز، ارادت سینتیا به ماریا را احساس  کنیم، حتی زمانی که اختلالات او به کارهایی سرایت می کند که بسیاری از آنها اجتناب می کنند. این یک اجرای لایه ای است که همدلی ما را بر می انگیزد. ما همچنین شاهد آغاز استعدادهای بزرگ در سورا لایت فوت و لیلی لیچ به عنوان ماریای کوچک و جوان هستیم. هر دو روح قوی و کنجکاوی او برای زندگی را تسخیر می کنند، حتی زمانی که زخمیِ فقدان باشد. همانطور که بچه ها می خواهند انجام دهند، ماریا جادو می بیند جایی که دیگران آشفتگی می بینند. لایت فوت بعداً یک زن جوان را به ما نشان می دهد که توسط گذشته ای که خیلی زود از چنگ او خارج شده است، تسخیر شده و ما را وارد دنیای حسی ماریا و خاطراتی می کند که بر قدم های او حاکم است.

 

بررسی مضامین فیلم Hoard

اولین فیلم لونا کارمون، یعنی فیلم تلنبار، یک ذهن کارگردانی عمیقاً تخیلی و روشنگر را نشان می دهد. در حالی که برخی از عناصر فیلم، ظاهراً زندگی نامه ای هستند، دیدگاه کارمون فراتر از بازگویی یک داستان شخصی است. او دنیایی هیپنوتیزمی می سازد که هم از لحاظ جزییات و هم از لحاظ نمادگرایی غنی است و بینندگان را به عمق تجربیات درونی شخصیت هایش می کشاند. کارمون ما را در اجبار شخصیت هایش و بافت های حسی زندگی شان از طریق آمیزه ای از واقع گرایی و سورئالیسم غرق می کند. فیلم برداری هیجان انگیز نانو سگال این مضامین را تقویت می کند و حتی به صحنه های کثیفی و پوسیدگی، لمسی مسحورکننده می دهد. در همین حال، ماندگاری در چهره های رسا به ویژه اجراهای برجسته هیلی اسکوایرز و سائورا لایت فوت، درونیات پشت کنش های بیرونی را آشکار می کند. کارگردان از طریق داستان سرایی غیرخطی ماهرانه، میراث و تکرار آسیب های ذهنی در نسل ها را نشان می دهد. علاقمندان می توانند جهت دانلود فیلم Hoard به انیمه لیست مراجعه کرده و از تماشای آن لذت ببرند.

Related posts

نقد و بررسی فیلم The First Omen اولین طالع نحس

نقد و بررسی سریال The Famous Five پنج نفر مشهور از کارگردان فیلم Drive

نقد و بررسی انیمه سینمایی Kimitachi wa Dou Ikiru ka چطوری زندگی میکنی؟ (پسرک و مرغ ماهی خوار)