معرفی انیمه Re:ZERO شروع زندگی از دنیایی دیگر

معرفی انیمه Re:ZERO شروع زندگی از دنیایی دیگر

نمایشی رو تصور کنین که برخی از تکراری ترین مضامین انیمه های امروزی رو دوباره بسته بندی می کنه و اون رو به یه ایسکای تریلر (فیلم و سریال مهیج) فانتزی تبدیل می کنه. Re:Zero اساساً همینه. این نمایش که از لایت ناولی به همین نام اقتباس شده، بیشتر از اونچه که مردم ممکنه با اون آشنا باشن، یه داستان فانتزی تیره تره. این دقیقاً شبیه نمایشی نیست که در اون یه شخصیت تو یه دنیا گیر کرده باشه و سعی کنه راهی برای خروج پیدا کنه یا این که خود بخواد فیلم و سریالی رو پارودی کنه. در عوض، Re:Zero kara Hajimeru Isekai Seikatsu یه سریال هیجان انگیز فانتزیه که پیچیدگی های هذیونی داره.

پیش درآمدی بر داستان Re:Zero‏ ‏

داستان از اینجا شروع می شه: وقتی ناتسوکی سوبارو یه فروشگاه رو ترک می کنه، آخرین چیزی که انتظار داره اینه که از زندگی روزمره اش خارج شه و تو یه دنیای فانتزی رها شه. هیچ چیز برای نوجوون گیج داستان خوب به نظر نمی رسه. مدت زیادی از ورودش به اون دنیا نمی گذره که توسط عده ای اراذل و اوباش مورد حمله قرار می گیره. اون که تنها با یه کیسه مواد غذایی و یه تلفن همراه بی فایده مسلحه، کتک سیری می خوره ولی خوشبختانه، یه زیبای مرموز به اسم ساتلا، در تعقیب کسی که نشونش رو دزدیده، به داد سوبارو می رسه و اون رو نجات می ده. برای تشکر از اون دختر صادق و مهربون، سوبارو بهش کمک می کنه تا به جستجوش ادامه بده و در اواخر همون شب، محل اختفای اون دزد رو پیدا می کنن. اما بدون اطلاع اونا، یه نیروی بسیار تاریک اون جفت رو از سایه ها دنبال می کنه و تنها چند دقیقه پس از یافتن نشون، سوبارو و ساتلا به طرز وحشیانه ای به قتل می رسن. با این حال، سوبارو بلافاصله با تماشای صحنه ای آشنا دوباره بیدار می شه؛ دوباره با همون گروه اراذل و اوباش مواجه می شه و دوباره با ساتلا ملاقات می کنه… معما عمیق تر شده و تاریخ به طرز غیرقابل توضیحی تکرار می شه.

نقد و بررسی انیمه Re:Zero

برداشت های اولیه از Re:Zero ممکنه بیننده ها رو به سمت مقایسه با انیمه هایی مثل Steins;Gate یا Erased یا حتی فیلم Edge of Tomorrow بکشونه. چرا باید مقایسه شن؟ چون ایده سفر در زمان مطرحه. توانایی بازگشت از زمان حال به گذشته موضوعی تخیلیه که همه ما قبلاً درباره اون شنیدیم. این چیز جدیدی نیست و Re:Zero اساساً این موضوع رو با سوبارو، قهرمان اصلی و توانایی ریست اون به تصویر می کشه. قابلیت “بازگشت با مرگ” امکان بازگشت به “نقطه ذخیره یا چک پوینت” بعد از مرگ رو با حفظ تمام خاطرات کاربر اصلی فراهم می کنه. اساساً سوبارو فرصتی برای رفع اشتباهات داره تا از عواقب اون اشتباهات جلوگیری بشه. کلمه کلیدی در اینجا «شانس»ـه چرا که همیشه تضمین نمی شه که سوبارو بتونه آینده رو تغییر بده. با اقتباس از این ایده، تحولات اولیه Re:Zero نشون می ده که چطوری سوبارو از توانایی خودش برای ایجاد تغییر در حالی که تلاش می کنه زندگی جدید خودش رو تو این دنیای ناآشنا زندگی کنه، استفاده می کنه.

روابط در دنیای انیمه ریزیرو

از اون دنیا، ما با شخصیت های مختلفی آشنا می شیم. یکی از شناخته شده ترین شخصیت های نمایش امیلیا ست، یه نیمه جن که منشأ اسرارآمیزی داره. ظاهر و هویت اون شبیه یکی دیگه از شخصیت های بدنام سریاله، بنابراین دیگران گاهی اون رو با اون یکی اشتباه می گیرن. در این بین، امیلیا دختری با رفتار دوستانه ست؛ اگرچه می تونه فرمانبردار و گاهی کودکانه رفتار کنه. رابطه بین اون و سوبارو مهمه زیرا اونا بیشتر همدیگه رو درک می کنن. یکی از پویایی های مهم در رابطه اونا اینه که سوبارو اون رو به عنوان یه فرد خوب می شناسه. این احساس همراه با اعتماد فزاینده امیلیا به سوبارو، پیوندی بین این دو برقرار می کنه. دو شخصیت دیگه تو این انیمه سریال (رم و رام) نیز معرفی می شن که سوبارو با اونا هم آشنا می شه. در مراحل بعدی سریال، رم احساسات آشکاری رو نسبت به سوبارو نشون می ده که به عشق تبدیل می شه. سوبارو هم مثل امیلیا، رم رو با وجود گذشته مشکوکش تصدیق می کنه و به همین دلیل، رم به سوبارو به عنوان یکی از نزدیک ترین دوستاش اهمیت می ده.

بررسی شخصیت سوبارو از انیمه Re:Zero

واقعاً نادیده گرفتن اصول رابطه تو این انیمه سخته. سوبارو رابطه های خیلی مهمی از جمله رابطه با یه پیمانکار، با یه شوالیه زن و حتی یه مرد که زمانی اون رو در مقابل همه تحقیر کرد، برقرار می کنه. از همون ابتدا، سوبارو واقعاً مردی نیست که از ریسک کردن بترسه. این گاهی اوقات منجر به تصمیمات غیرمنطقی با عواقب فاجعه بار می شه، اما اینقدر هم احمق نیست که از اشتباهاتش درس نگیره. علاوه بر این، سوبارو یه ایده آلیست کاملاً وفادار به کساییه که به اونا اهمیت می ده. آدم باهوشیه و برای به دست آوردن اون چیزی که می خواد از حقه  و ترفند (احتمالاً از مهارت های زندگی واقعیش) استفاده می کنه. روی کاغذ، سوبارو به طور کلی به عنوان یه مرد مهربون به تصویر کشیده می شه، اما از نشون دادن جنبه سرسخت خودش هم ترسی نداره. در اصل، سوبارو “انسانی ترین” شخصیت نمایشه. اون مثل انسان ها اشتباه می کنه و سعی می کنه اونا رو اصلاح کنه. چیزی که من در مورد سوبارو آزاردهنده می دونم، انگیزه تصمیم گیری اونه. این همچنین می تونه منجر به طرفداری از بقیه شخصیت های خاص شه.

کلام آخر

به احتمال زیاد، شما با Re:Zero زمان بهتری نسبت به من سپری خواهید کرد. بسیاری از طرفدارای انیمه در سرگرمی هاشون به دنبال چیزهای عمیق یا پیچیده ای نیستن و من این رو مغرورانه یا از روی ناآگاهی نمی گم. تماشای انیمه ریزیرو ورای چیزایی که گفتم به دلیل ارزش سرگرمی اون کاملاً معتبره؛ اما این یه بررسی مختصر بود و دیدگاه یه طرفدار نبود، پس می‌تونین توقعات بالاتر از این هم داشته باشین، چون نمراتی که این انیمه طی این چند فصل کسب کرده خودش گواه خوب بودن این انیمه ست. من اینجام تا نظراتم رو به اشتراک بذارم و انیمه رو با دیدی انتقادی و در عین حال از دید خودم منصفانه قضاوت کنم. انیمه Re:Zero رو وقتی زیر ذره بین بردم مشکلات زیادی توش دیدم و هیچ کدومشون هم بی اهمیت نیستن. مهم نیست که میزان مرگ و رنج فراوونش چقدر شما رو احساساتی کرده، استدلال اینکه Re:Zero ارزش خیلی بیشتری از نمره های کسب شده داره، واقعاً سخته. البته این انیمه واقعاً تو دستکاری احساسات استاده و در حالی که از نظر سرگرمی موفقه، چند لحظه ناب و عالی هم داره.