تراژیک ترین فیلم ها
گاهی اوقات، بعد از یک روز بد، آخرین کاری که هر کسی می خواهد انجام دهد این است که به خانه برود و فیلمی را پخش کند که در آن همه شخصیت ها لحظات زندگی خود را خوب و خوش می گذرانند. هر چند وقت یکبار، خوب است که بنشینید و از یک فیلم واقعاً ملال انگیز سود ببرید. خوشبختانه، برای کسانی که در حال و هوای فیلم های گریه دار هستند، گزینه های زیادی وجود دارد که بسته به اینکه کدام یک در موقعیت شما بیشتر کاربرد دارد، موضوعات مختلفی را بررسی می کنند. بیایید واضح بگوییم: تماشای این فیلم ها سرگرم کننده نیست. آنها خوب هستند، اما این بدان معنا نیست که تماشاگران از تماشای آنها لذت خواهند برد. آن ها اغلب موضوعاتی را که به دلیل واقع گرایی یا تصویرسازی شان ناراحت کننده است، افشا می کنند و با مضامین دلخراش سروکار دارند، آن هم بدون ترس از کشف تاریک ترین زوایای روان انسان. این موضوعات برای کسی خوشایند نیست، اما این بدان معنا نیست که باید نادیده گرفته شوند. در واقع، این فیلم ها ممکن است علیرغم خطوط داستانی افسرده کننده شان، برای تماشا ضروری باشند. از این رو انیمه لیست فهرستی از تراژیک ترین فیلم ها تهیه کرده و پیشنهاد می کند که هروقت دیدن اینگونه فیلم ها را ضروری دیدید به تماشای آنها بنشینید.
- فیلم Requiem for a Dream (2000)
متاسفانه سوء مصرف مواد مخدر یک اپیدمی بزرگ در جامعه مدرن است. مهم نیست در کجای دنیا، همه جا گوشه های تاریک و پنهان خود را دارد که در آن افراد عادی توسط موادی که مصرف می کنند اسیر می شوند. بسیاری در چرخه ای از اعتیاد قرار می گیرند که شکستن آن تقریبا غیرممکن است. فیلم مرثیه ای برای یک رویا این موضوع را با جزئیات بیشتری بررسی می کند و سوء مصرف مواد مخدر را از طریق داستان های افرادی که در این سبک زندگی قرار گرفته اند، آشکار می کند.
- فیلم Grave of the Fireflies (1988)
انیمه مدفن کرم های شب تاب، فیلم دیگری است که به بررسی زندگی آزاردهنده کودکان در طول مرگبارترین درگیری های جهان می پردازد. کودکان ژاپنی سیتا و ستسوکو پس از بمباران آمریکایی ها آنها در دشت و صحرا سرگردان می شوند. غذا کمیاب است و محیط زیست برای غیرنظامیان که همگی برای یافتن آب و غذا در تلاش هستند به خانه تبدیل شده. در حالی که فیلم های تحسین شده استودیو جیبلی معمولاً به خاطر رویکرد عجیب و غریب و جادویی بودنشان شناخته می شوند، این فیلم اصلاً چیزی به آنها نیست.
- فیلم When the Wind Blows (1986)
در سال 1986، جنگ سرد به پایان خود نزدیک می شد، اما درگیری هسته ای هنوز یک احتمال بسیار ترسناک و بسیار واقعی بود. در طول دهه 80، بسیاری از فیلم ها این موقعیت بالقوه را بررسی کردند، اما هیچ کدام به اندازه فیلم وقتی باد می وزد افسردگی آور نبودند. سایر فیلم های مرتبط با این موضوع مسیر ترسناک تری را انتخاب می کنند، اما این فیلم مستقیما به سمت تراژدی می رود. وقتی باد می وزد، زوجی مسن را دنبال می کند که در روستاهای انگلستان زندگی می کنند، در خانه ای که پس از یک انفجار هسته ای محبوس شده اند و اطراف آنها عاری از سکونت شده است.
- فیلم Dancer in the Dark (2000)
داستان فیلم در سال ۱۹۶۴ رخ می دهد. سلما (بیورک) زن جوانی از تبار چک است که از همسرش جدا شده و پسری به نام جین (کوستیک) دارد. او برای امرار معاش در کارخانه ای در یک منطقه روستایی در آمریکا کار می کند. بینایی وی رفته رفته کمتر می شود و پسرش نیز در وضعیتی مشابه وی قرار دارد. سلما تصمیم می گیرد به هر قیمتی پسرش را عمل کرده و جلوی نابینایی اش را بگیرد. تنها دلخوشی او که در تحمل مصائب زندگی را آسانتر می کند، موسیقی و علاقه به رقص است.
- فیلم 12 Years a Slave (2013)
برده داری بخش تاریکی از تاریخ است که هرگز نباید فراموش شود. فیلم 12 سال بردگی، یک داستان واقعی بر اساس خاطرات سولومون نورثاپ، یک مرد سیاه پوست آزاد است که ربوده شده و به بردگی فروخته شده. سولومون از ایالت های شمالی آزاد، جایی که همسر و خانواده اش در آنجا هستند، به ایالت های جنوبی نقل مکان می کند، جایی که او مجبور است در بیشتر ساعات روز و در گرمای شدید، بدون دستمزد مناسب، پنبه بچیند، و بازیگر اصلی به شدت این نقش را زیبا و باورپذیر ارائه می کند.
- فیلم All Quiet on the Western Front (1930)
اریش ماریا رمارک، نویسنده آلمانی، رمان « در جبهه غرب خبری نیست» را در سال 1929 بر اساس تجربیات خود در دوران جنگ جهانی اول نوشت. تنها یک سال پس از انتشار رمان، هالیوود آن را به دست آورد و یک اقتباس سینمایی با مضمونی ضد جنگ برای یک ابدیت ساخت. مطمئناً، فیلم های ضدجنگ زیادی وجود دارد، اما هیچ کدام به اندازه فیلم در جبهه غرب خبری نیست در دهه 1930 تأثیرگذار نیستند. اخیراً این فیلم بازسازی شده است.
- فیلم Precious (2009)
فیلم گرانبها، گابوری سیدیبه، که قبلا تجربه بازیگری نداشته را به عنوان شخصیت اصلی به بازی می گیرد. داستان این فیلم تراژدی در تراژدی است و به زندگی پریس که در معرض حاملگی در نوجوانی به دلیل سوء استفاده جنسی است، می پردازد. او یک مادر کنترل کننده دارد و تلاش می کند با ثبت نام در مدرسه زندگی بهتری پیدا کند. متأسفانه گرانبها یک تصویر واقع گرایانه از چیزهایی است که واقعاً می توانند اتفاق بیفتند، آن هم نه فقط در جوامع فقیر.
- فیلم Melancholia (2011)
لارس فون تریر، کارگردان جنجالی، به خاطر ساختن فیلم های تراژیک بدنام است و در طول سال ها فیلم های بسیاری را تولید کرده است. در حالی که اکثر آنها کاملاً خوب هستند، اما تماشای آنها دقیقاً راحت نیست. این داستان در مورد فیلم مالیخولیا، یک درام علمی-تخیلی روان شناختی که نام های بزرگی مانند کرستن دانست، سر جان هرت، کیفر ساترلند و الکساندر و استلان اسکارسگارد در آن حضور دارند نیز صادق است.
- فیلم The Father (2020)
فیلم پدر برای همه کسانی که مجبور به مراقبت از والدین مبتلا به آلزایمر شده اند، تصویری واقعی و بی رحمانه ترسیم می کند و باعث می شود تقریبا همه چیز را فراموش کنند. در فیلم پدر، زنی خسته به نام آن (اولیویا کولمن) برای مراقبت از پدر سرسختش، آنتونی (آنتونی هاپکینز) تلاش می کند که با وجود اینکه در مراحل پایانی بیماری آلزایمر قرار دارد، از اکثر کمک های او امتناع می کند. فیلم از نگاه آنتونی نشان داده می شود که منجر به مبهم و گیج کننده شدن وقایع می شود.