در سرزمین روشن اوز، داستانی که فکر می کردیم از قبل می دانستیم دستخوش تحولات عظیمی می شود. فیلم شرور یک مکاشفه سینمایی است که روایت جادوگر بدنام پوست سبز را از زاویه ای که قبلا کاوش نکرده بودیم، دوباره به تصویر می کشد. به جای یک شرور ساده، الفابا، زنی که تبدیل به جادوگر شرور غرب خواهد شد، به عنوان یک شخصیت چندوجهی و دلسوز ظاهر می شود که با بی عدالتی سیستماتیک مبارزه می کند. سفر او از یک بیگانه درک نشده به یک فعال قدرتمند به تمثیلی قابل توجه برای به حاشیه رانده شدن، تعصب و توانمندسازی شخصی تبدیل می شود. داستان به دو بخش تقسیم می شود و امکان بررسی عمیق تر دنیای الفابا، دوستی غیرمنتظره اش با گلیندا و مانورهای سیاسی اوز را فراهم می کند که او را از یک دانش آموز امیدوار به یک جادوگر فرضی «شرور» تبدیل می کند.
داستان الفابا با متمایزترین ویژگی او آغاز می شود: چهره سبز درخشان او. او متفاوت به دنیا آمده است و خود را در دنیایی می یابد که زود انتقاد می کند و دیر درک می شود. دانشگاه شیز به میدان جنگ غیرمنتظره او تبدیل می شود، جایی که او ادراکات را به چالش می کشد و ارتباط عجیبی برقرار می کند. در ابتدا، الفابا و گالیندا مخالف هم هستند. یکی محدود، پرشور و طرد شده است، در حالی که دیگری ممتاز، شاد و کم عمق به نظر می رسد. تعاملات اولیه آنها پرتنش است، ترکیبی دلپذیر از خشم متقابل و پتانسیل های زیربنایی. آهنگ موزیکال Popular تعامل آنها را نشان می دهد و گالیندا به دنبال تغییر الفابا است در حالی که ناخواسته نقاط ضعف هر دو شخصیت را آشکار می کند. وقتی با ویزارد روبرو می شوند، داستان تغییر می کند، مردی جذاب که ساختار قدرت واقعی اوز را تجسم می دهد. الفابا حقیقت غم انگیزی پیدا می کند: حیوانات ناطق در معرض استبداد سازمان یافته قرار می گیرند. مهارت های جادویی و اعتقاد اخلاقی او سلاح هایی در برابر بی عدالتی نهادینه هستند و او را به راهی می برند که در نهایت ممکن است او را به عنوان شرور معرفی کنند.