کارآگاه الکس کراس شخصیت اصلی نمایش است. او به دنبال یک قاتل زنجیره ای پیچیده به نام اد رمزی است که به قاتل فن بوی نیز معروف است. روش منحصر به فرد رمزی شامل بازسازی قتل هایی است که قاتلان سریالی معروف انجام داده اند. این سریال تاریخ جنایی را به شکل وحشتناکی از هنرهای نمایشی تبدیل می کند. در یک چرخش داستانی بسیار ناراحت کننده، این سریال از داستان واقعی آیلین وورنوس، قاتلی که در سال 2002 کشته شد، استفاده می کند. رمزی سعی می کند داستان وورنوس را با آخرین قربانی خود، شانون بازسازی کند و حتی قصد دارد او را در همان ماجرا بکشد. روشی که وورنوس انجام داده است. وورنوس به خاطر قتل هفت مرد بین سال های 1989 و 1990 مجرم شناخته شد، اما او گفت که این کار را برای دفاع از خود انجام داده است. آزمایشات روانپزشکی نشان داد که او دارای اختلالات شخصیت مرزی و ضد اجتماعی است. با وجود اینکه گفته می شد برخی از قربانیان وی دارای سوابق جنایی هستند، برای وی شش حکم اعدام صادر شده است.
به عنوان یک توطئه هوشمندانه، پلیس با متهم کردن رمزی تنها به دو جنایت، توجهی را که می خواهد به او نمی دهد، حتی اگر مدرکی وجود داشته باشد که فهرست طولانی تری از افرادی که می خواهد بکشد وجود دارد. این شیوه نوشتن درام های جنایی متفاوت است زیرا به جای وقایع تکان دهنده، بر تأثیرات روانی تمرکز دارد. بسیاری از منتقدان فکر می کنند «کراس» بهترین نسخه از شخصیت معروف جیمز پترسون است. این نمایش داستان های حل جنایت و داستان های شخصی را با هم دارد، مانند سفر احساسی کراس در غم و اندوه پس از مرگ همسرش. محبوبیت سریال به دلیل توانایی آن در ترکیب مضامین روانشناختی پیچیده با داستانهای جالب است که به بینندگان دیدگاه پیچیدهتری نسبت به ژانر درام جنایی میدهد.