سریال سیسی زندگی خارق العاده ملکه الیزابت اتریش را دنبال می کند. این یک سریال مدرن، صادقانه و معتبر است و از دیدگاه نزدیک ترین معتمدان او گفته می شود و نگاهی تازه به زندگی ملکه دارد و زنی چند لایه را نشان می دهد.
من مطمئن نیستم که در مورد این سریال چه احساسی دارم. احساس اصلی که هنگام تماشای این سریال حس کردم، ناامیدی یا عصبانیت بود. فکر می کنم این سریال با نامگذاری سیسی به خودش آسیب زده است: همه چیز در مورد این طرح و شخصیت ها با چیزی که من انتظار داشتم متفاوت بود. داستان عاشقانه ی آن نیز اصلاً یک داستان عاشقانه نبود: فرانتس و سیسی با هم کاملاً وحشتناک رفتار می کنند و من هنوز نمی دانم که آیا هر یک از آنها حتی دیگری را می شناختند یا نه. فرانتس با سیسی مانند خاک رفتار می کند و سیسی به او اجازه می دهد که او هر کاری می خواهد بکند. آن زن قوی و محبوبی که ما با اسم سیسی می شناسیم در این سریال از بین رفت و در عوض ما این دختر رقت انگیز را می بینیم که ناامید از جلب توجه مردی بی ارزش است. فکر می کنم سیسی در قسمت های بعدی بیشتر به خودش تبدیل می شود، مخصوصاً با نحوه درگیر شدن او با سیاست، اما من هنوز طرفدار آن نیستم اما به طور کلی، من از تماشای سریال لذت بردم، اما آنقدرها هم عالی نبود. ممکن است هر از گاهی سرگرم کننده باشد، اما در نهایت ناقص است.