نقد و بررسی سریال The Last Thing He Told Me‏ آخرین چیزی که به من گفت

مجموعه The Last Thing He Told Me یک مینی سریال تلویزیونی هیجان انگیز برای Apple TV+ است که بر اساس رمانی به همین نام اثر لورا دیو ساخته شده است. این مینی سریال توسط دیو و جاش سینگر ساخته شده و قرار است جنیفر گارنر در آن نقش آفرینی کند. در این سریال جنیفر گارنر در نقش هانا مایکلز، انگوری رایس در نقش بیلی، نیکولای کوستر والداو در نقش اوون مایکلز، آیشا تایلر در نقش جولز، جف استالتز در نقش جیک، جان هارلن کیم در نقش بابی و آگوستو آگیلرا در نقش گریدی به ایفای نقش می‌پردازند.


درآمدی بر رمان The Last Thing He Told Me

رمان آخرین چیزی که او به من گفت یک رمان رازآلود و هیجان انگیز اثر لورا دیو است که در 4 مه 2021 توسط Simon & Schuster منتشر شد. این کتاب بلافاصله به پرفروش ترین داستان نیویورک تایمز تبدیل شد و ۶۵ هفته در فهرست پرفروش ترین های نیویورک تایمز ماند. رمان آخرین چیزی که او به من گفت یکی از پرفروش ترین های نیویورک تایمز بود و به مدت پنج هفته ‏متوالی در رتبه اول لیست قرار داشت. این کتاب 48 هفته در فهرست پرفروش ترین های نیویورک تایمز و ‏همچنین چهار ماه در فهرست پرفروش ترین های ‏IndieBound‏ قرار داشته است. این کتاب همچنین در ‏کانادا پرفروش ترین رمان بوده و به مدت 4 هفته در رتبه اول باقی مانده است‎.‎

 

بررسی داستان سریال The Last Thing He Told Me

وقتی شوهرش اوون در جریان تحقیقات اختلاس ناپدید می شود، هانا به دنبال عواقب بعدی ما جراست. شوهرش یادداشتی به جا می گذارد و از هانا درخواست می کند که از بیلی، دختر ناتنی نوجوانش محافظت کند. بیلی اغلب با هانا سخت برخورد می کند، اما پس از پیدا کردن یک توبره از اوون با 600000 دلار پول نقد، او برای پاسخ به هانا وابسته است. اف بی آی شروع به تحقیق می کند و هانا متوجه می شود که اوون هویت واقعی خود را پنهان می کند. هانا حالت تدافعی اوون را به یاد می آورد، زمانی که به او و دخترش پیشنهاد داد برای تعطیلات به تگزاس بروند و بیلی برخی از خاطرات اولیه را از آنجا به یاد می آورد که منجر به عزیمت آنها از کالیفرنیا به تگزاس شد. در آستین، پروفسور قدیمی اش او را به یاد می آورد و به آنها اجازه می دهد به عکس های کلاس قدیمی اش دسترسی داشته باشند. آنها تصویر زنی به نام کیت اسمیت را کشف می کنند که تقریباً شبیه بیلی است. پس از انجام تحقیقات، هانا، کیت را به یک بار در همان نزدیکی مربوط می کند. او به آنجا سر می زند و بیلی را در یک کافه پنهان می کند. هانا با متصدی بار، چارلی، صحبت می کند و اطلاعاتی در مورد آن زن – خواهر پدرش – که از آن زمان مرده است به دست می آورد. او در تلاش برای اتصال آنها به اوون، عکسی را به او نشان می دهد. چارلی به شدت واکنش نشان می دهد و گوشی هانا را روی زمین می اندازد. بیلی هجوم می آورد و به او دستور می دهد که عقب نشینی کند. او در حالت شوک یخ می زند و بیلی را کریستین می داند. آنها به هتل خود برمی گردند تا مخفی شوند و وسایل خود را برای پرواز به خانه ببندند.

 

پس از ملاقات با چارلی

بیلی به یاد می آورد که چارلی عموی اوست و کریستین نام اصلی اوست. او می خواهد به بیرون برود، اما هانا هشدار می دهد که امن نیست. هانا در حمام بیشتر درباره خانواده بیلی فکر می کند. او متوجه می شود که پدربزرگ بیلی، نیکلاس، با یک سندیکای جنایتکار در ارتباط است و کیت زمانی کشته شده که او نتوانسته آنها را دنبال کند. نام اصلی اوون اتان بوده و پس از مرگ همسرش، قبل از اینکه کریستین را بگیرد و فرار کند، مدارکی برای محکوم کردن نیکلاس ارائه کرده است. آنها قرار بود از طریق دستور محافظت از شاهد پنهان شوند، اما پس از افشای اطلاعات، اوون تصمیم گرفته خودش آنها را پنهان کند.

هانا تلفنش را می شکند و حمام را ترک می کند و اتاق هتل را خالی می بیند. او دیوانه وار به دنبال بیلی می گردد، اما نمی تواند او را پیدا کند. یک مامور مارشال ایالات متحده او را کنار می کشد و به او می گوید که به دنبال بیلی هستند. او سعی می کند او را متقاعد کند که وارد برنامه حفاظت از شاهدان شود، به این دلیل که اوون می تواند در صورت موافقت به آنها بازگردد. بعد از اینکه او خبر پیدا شدن بیلی را دریافت می کند، به او می گوید که تصمیم گیری با اوست. هانا یواشکی دور می شود و به بار برمی گردد. او از چارلی می خواهد که او را برای مذاکره نزد نیکلاس ببرد. نیکلاس به شدت محافظت می شود، اما با او ملاقات می کند. او اصرار دارد که مافوق هایش در باند از خیانت اتان چشم پوشی نخواهند کرد، بنابراین او نمی تواند درباره امنیت خود مذاکره کند. با این حال، هانا تنها به دنبال تضمین امنیت بیلی است، زیرا می داند که این چیزی است که اوون می خواهد. نیکلاس موافقت می کند که او و بیلی در امان خواهند بود و می توانند به خانه برگردند. هانا با واقعیت دست و پنجه نرم می کند که اوون دیگر بخشی از زندگی آنها نخواهد بود.

 

پایانی جالب بر سریال The Last Thing He Told Me‏ ‏

پس از پیوستن مجدد به بیلی، او متوجه می شود که اوون از طریق برنامه خاصی که روی تلفنش نصب کرده بود با او تماس گرفته است. او فقط بیست ثانیه صحبت کرد تا به او بگوید که دیگر برنمی گردد. اگرچه مارشال ایالات متحده اصرار دارد که آنها وارد برنامه حفاظت از شاهدان شوند، بیلی خسته است و می خواهد به خانه برود، بنابراین او و هانا به کالیفرنیا باز می گردند. سال ها بعد، هانا منتظر می ماند تا بیلی با جدیدترین دوست پسرش بیاید و مردی در خیابان با او برخورد می کند. او بسیار متفاوت به نظر می رسد، اما هنوز حلقه ازدواجشان را در دست دارد. او فقط یک لحظه معطل می شود و قبل از اینکه بیلی برسد، رفته و هانا را “مامان” صدا می کند. علاقمندان می‌توانند جهت دانلود سریال The Last Thing He Told Me‏ ‏با زیرنویس فارسی به انیمه لیست، مرجع دانلود انیمه، فیلم و سریال مراجعه کرده و از تماشای آن لذت ببرند.

Related posts

نقد و بررسی فیلم The First Omen اولین طالع نحس

نقد و بررسی سریال The Famous Five پنج نفر مشهور از کارگردان فیلم Drive

نقد و بررسی انیمه سینمایی Kimitachi wa Dou Ikiru ka چطوری زندگی میکنی؟ (پسرک و مرغ ماهی خوار)