جستجوی یافتن هر هشت گوهر مقدس همچنان ادامه دارد. در این مسیر سوسوکه و شینو به دنبال باقیمانده دارندگان گوهر سفر می کنند. کلیسای امپراطوری همچنان در سایه ها به دسیسه چینی مشغول است و زنی مرموز به دنبال اجرای نقشه ای شوم است که گوهرها و دارندگانشان نقش اصلی در آن دارند. با آشکار شدن راز اصلی گوهرها، حقیقت در مورد همزاد سوسوکه یعنی آئو نیز فاش می شود. او با هدفی خاص که به سوسوکه و گوهر او مرتبط است، دوباره پدیدار می شود...
فصل اول سریال روی شینو تمرکز داشت، پسری که به نظر نوجوان است اما در واقع به دلیل اینکه حامل یک شمشیر زنده به نام «مُراسامِه» است، 18 سال دارد. او مجبور است برای پیدا کردن مهره هایی خاص، از روستایی به روستای دیگر سفر کند. مسئله آزاردهنده این است که داستان پیشرفت نمیکند مگر اینکه شینو به روستای دیگری سفر کند.
در فصل دوم، سریال کمی بیشتر روی داستان و جزئیات تمرکز میکند و شخصیتهایی را که شینو در فصل 1 ملاقات کرده بود، دور هم می آورد. آنها هنوز هم باید به شهر یا روستای دیگری بروند، اما کمی عمیقتر به داستان پرداخته میشود. یکی از نکات جذابتر فصل دوم، تمرکز بیشتر روی شخصیتهاست. آنها دو قسمت را به دایکاکو و یانا و به طور غیرمنتظره ای دو و نیم تا سه قسمت را روی شینوبو متمرکز کردند.
اما بعد از آن، آنها در دو قسمت پایانی، داستان را به سرعت جمع کردند. آنقدر اطلاعات و چیزهای مختلف به مخاطب ارائه میشود که هضم کردن همه آن در یکجا دشوار است.
انیمیشن این انیمه فوق العاده است. عمق و جزئیاتی که روی تک تک شخصیت ها کار شده، کاملاً منحصر به فرد است. زمان زیادی صرف طراحی شخصیت ها شده و هر کدام از آن ها (حتی کاراکترهایی که فقط یک یا دو بار ظاهر می شوند) کاملاً متفاوت به نظر می رسند. محیط و بک گراندها هم همیشه خیره کننده هستند. حتی کلبه کوچک دایکاکو در دل کوهستان هم به زیبایی طراحی شده. پایتخت امپراطوری که داستان اغلب در آن رخ می دهد، همیشه باشکوه است. جزئیاتی که در طراحی این شهر به کار رفته واقعاً عالی است. شما را به دیدن زیبایی داستان و انیمیشن این انیمه دعوت می کنم.