در سال ۱۹۷۲ یک دروازه هایپر گیت در سطح ماه کشف شد و بشر شروع به مهاجرت به مریخ و ساکن شدن در اونجا کرد. اما در آخر بذر جنگ کاشته شد.
کشف یک دروازه فضایی در ماه، به انسان ها اجازه داد تا به مریخ تلپورت کنند. کسانی که تصمیم گرفتند در آنجا ساکن شوند، به تکنولوژی بسیار پیشرفته تری نسبت به سیاره خانگی خود دست یافتند که آن را «آلدونوا» نامیدند. این کشف منجر به تأسیس امپراتوری ورس مریخ و اعلام جنگ علیه زمینی ها شد. با این حال نبردی که بر روی ماه رخ داد (که بعداً به نام سقوط بهشت شناخته شد)، باعث انفجار دروازه فضایی و نابودی ماه و منجر به برقراری آتشبسی سست بین دو سیاره شد.
صلح آنها شکننده بود و پانزده سال بعد، دانشآموز دبیرستانی ایناهو کایزوکا شاهد توطئه برای ترور شاهزاده خانم امپراتوری ورس میشود. آلوسیا به امید بهبود روابط بین امپراتوری و زادگاهش به زمین آمده بود. آتشبس شکسته میشود و مریخیها دوباره به زمینی ها اعلام جنگ میکنند. ایناهو و دوستانش اکنون در مواجهه با این دشمن غیرقابل تصور، باید برای پایان دادن به جنگ برای همیشه علیه امپراتوری ورس بجنگند.
مفهوم کلی این انیمه بر پایه تنش و جنگ بین مردم زمین و مریخیهای ورس بنا شده است و به راحتی قابل درک است که بعد از قدرت گرفتن مردم، به همنوعان خود رحمی نمی کنند.
در سال 1972 ماموریت آپولو 17 یک دروازه فضایی به مریخ را روی سطح ماه پیدا میکند. فضانوردان آلدونوا را کشف میکنند که دانش عظیم و مهارت فنی مریخ را به آنها اعطا میکند. در طی چند دهه، امپراتوری ورس به احساس تازه پیداشده برتری خود نسبت به زمین دست مییابد و بر اساس آن عمل میکند. امپراتوری ورس جنگی را به راه میاندازد و خسارات سنگینی به خود و زمین وارد میکند.
در بخش شخصیت پردازی، ایناهو یک دانشآموز دبیرستانی ژاپنی و یکی از شخصیتهای اصلی سریال است. ایناهو از تاکتیکهایی برای مقابله با دشمنان و پیشرفت روان داستان استفاده میکند. او به عنوان فردی باهوش، بیاحساس و خونسرد به تصویر کشیده شده است. نیروهای متحد، دوستان و غیرنظامیانی که درست جلوی چشمان او کشته میشوند برای او فرقی ندارند.
بزرگترین ویژگی این سریال کیفیت بالای تولید آن است. این انیمه از نظر انیمیشن و صوتی فوق العاده به نظر می رسد. اگر طرفدار طراحی های کامپیوتری (CG) هم نباشید؛ اما حتی از این نظر هم به شکل بسیار خوبی اجرا شده است.