شهرک رگز” زبالهداني ژاپن است. کساني که ميخواهند گذشتهي خود را فراموش کنند به آنجا پناه ميبرند. در اين شهر، که قوانين بهطور سختگيرانهاي سوال کردن دربارهي گذشته يا شناختن مردم را ممنوع ميکنند، آژانس کارآگاهي کوچکي به نام “کارآگاههاي S&A ” زندگي ميکنند. داستان حول “آيامانا” ميچرخد، زوج از هم جدا نشدني که ميخواهند کارآگاههاي بيگانه باشند، پروندهاي که “مانامي” از روي انگيزه قبول ميکند و دردسري که به دنبال آن به وجود ميآيد. در آن پرونده زني را پيدا ميکنند که به طور غيرمعمولي زيباست و توسط زناني مسلح در تعقيب است. پس از اينکه نامش را “سارا” گذاشتند، کارآگاهها تلاش ميکنند و به اين پي ميبرند که مشکل آن زن چيست. همزمان، سرتاسر شهر دخترها ميسوزند و به شيشه تبديل ميشوند. دولت روي همه چيز سرپوش ميگذارد، اما کارآگاهها، به همراه گزارشگر تيز و پليس محلي در صدد آن هستند که سر از جريان در بياورند.