یوئیچیرا هیاکویا بالاخره به آغوش دوست بچگیش میکائلا هیاکویا برگشته که برای مدت زیادی فکر میکرد مرده باشه. ولی بعد از دیدانشون متوجه میشه که میکائلا به یه خون آشام تبدیل شده. یوئیچیرو که تصمیم داره به دوستش کمک کنه قسم میخوره قوی تر بشه که بتونه از میکائلا هم در کنار همرزم هاش در کمپانی ماه شیطانی محافظت کنه. کورتو هیراگی اطلاعات دریافت میکنه که یه گروه بزرگ از خون آشام ها قراره توی ناگویا جمع بشن که به نیروی اصلی در توکیو حمله کنن. تیم یوئیچیرو که توسط گورن ایچینوسه رهبری میشه یکی از تیم هاییه که انتخاب شدن که اشراف های خوش آشام رو از بین ببرن. با نزدیک شدن ماموریت ناگویا، اعضای جوخه شینوئا به کارشون ادامه میدن که توی استفاده از سلاح ها ماهر بشن و کار تیمیشون رو تقویت کنن. یوئیچیرو باید قدرتی که میخواد رو برای این که اشراف زاده ها رو نابود کنه و دوستش رو نجات بده رو بدست بیاره، قبل از این که تسلیم زره نفرین شده بشه.
این فصل از انیمه پایان جهان امتیاز بسیار خوب 7.62 از 10 را گرفته و یکی از جذابترین سریال انیمه های اکشن ومپایری سال 2015 شد. این انیمه ژانرهای Action, Drama, Fantasy را در تم های Military, Vampire روایت می کند. از 12 اپیزود 23 دقیقه ای با رده بندی سنی +17 تشکیل شده است. همچنین اثر استودیو Wit Studio بوده و طرفداران زیادی دارد.
این انیمه به عنوان دنباله فصل پیشین شناخته میشود، اما برای درک کامل داستان، باید فصل اول را دیده باشید. همانطور که از نام آن پیداست، بخش اعظم فصل دوم در ناگویا (Nagoya) جریان دارد؛ شهری در سطح زمین که محل سکونت خونآشامهای اصیل نیز هست. در ابتدا، این شهر تا زمان آخرالزمان محل سکونت انسانها بود. برای یادآوری کوتاه، ویروسی مرگبار که سالها قبل از شروع نمایش، بخش عمدهای از بشریت را نابود کرد، سبب شد خونآشامها به حاکمان تبدیل شوند و با انسانها مانند حیوانات رفتار کنند. همچنین برخی از کودکان انسان را برای اهداف خود زنده نگه داشتند. با فلشبک به زمان حال، گروه قدرتمندی را میبینیم که نه برای غرور و آزادی، بلکه برای بقا میجنگند.
انیمه پایان جنگ در فصل دوم که اقتباسی از مانگاست، به خوبی حال و هوای آن را نشان می دهد. به ویژه در ۱۰ قسمت ابتدایی که توانسته حس و حال جادویی Manga را به خوبی منتقل کند. فصل پیش در معرفی شخصیت های جدید کمی عجله کرد. خوشبختانه، این فصل بیشتر روی صحنههای اکشن و نحوهی اجرای آنها تمرکز کرده است؛ و معرفی کرکتر ها خوب پیش می رود.
داستان نشان می دهد که: چطور انسانها با ناامیدی برای زنده ماندن در شرایط وحشتناک مبارزه میکنند. سران ارتش امپراتوری ژاپن شدیدا به یو علاقهمند شدند. هدف شخصی یو تبدیل دوباره میکا رو به آدمی عادی است؛ آنهم بعد از فهمیدن اینکه میکا تبدیل به همان چیزی شده که از آن متنفر است؛ یعنی یک خونآشام. همچنین چندین اپیزود به مشکلات بین شخصیتها و اینکه چطور بعضی از آنها مثل Shinoa، مسئولیت کارهای خود را می پذیرند؛ می پردازد. با سخت شدن شرایط، افراد حاضر در انیمه مجبور به گرفتن تصمیماتی می شوند، که انتخاب بین مرگ و زندگی هستند...