در آن شب سرنوشت ساز که یوجی باید بین مبارزه با شر در کنار شانا یا زندگی عادی به عنوان یک نوجوان معمولی یکی را انتخاب میکرد، ناپدید شد. او پس از تجربه نزدیک به مرگ، حالا فرماندهی شهروندان سرخ را برای اجرای نقشه ای مشکوک به منظور برقراری صلح در کل جهان بر عهده گرفته است؛ اما شانا فریب نمیخورد. در یک رویارویی عجیب و خیره کننده، این مبارز قدرتمند با دشمنی که انتظارش را نمی کشید روبرو میشود. حالا « شعله دستها » از سراسر دنیا برای آغاز جنگی متحد میشوند که سرنوشت تمام گونههای فراطبیعی را رقم خواهد زد.
این فصل دنباله ای مستقیم برای فصل دوم است، جایی که ساکای باید بین شانا و کازومی یکی را انتخاب کند. اما اتفاقی افتاده و یوجی ناپدید شده. متوجه میشویم که شخصیت اصلی مرد ما به دنبال هدایت بال ماسکه است. درست است که کمی مشکوک به نظر میرسد و به نظر میرسد ساکای شخصیتی فاسد است، اما مطمئن باشید او دلایل خود را برای این کارها دارد...
در این فصل شخصیت های زیادی معرفی می شوند و برای تعداد زیادی از آنها پیشینه خوبی تعریف می شود. شانا همیشه بیننده را تحت تاثیر قرار میدهد؛ زیرا او شخصیتی چند بُعدی دارد. یعنی شخصیت های بیرونی مانند خشن بودن دارد، اما در درون احساسات عاشقانه پنهان و ویژگیهای فرمانده بودن را داراست.
با وجود پیسینگ تند و سریع این انیمه، انیمیشن همچنان از روان بودن و جزئیات بسیار زیادی برخوردار است. با توجه به اینکه با یک فصل بیست و شش قسمتی طرف هستیم، به طور طبیعی صحنههای اکشن زیادی هم وجود دارد و در طول صحنههای درگیری با حضور یک ارتش کامل، به نکات بسیار زیادی توجه شده.
شاید هرگز فکر نمی کردید یوجی به BM (بال ماسکه) بپیوندد و علیه FH (شعله ور) مبارزه کند. نبردهای بین یوجی و شانا منجر به شکلگیری احساسات عاشقانه بین آنها شد که تماشای آن بسیار لذت بخش است و سرانجام او بعد از 50 قسمت دختری را انتخاب میکند.