هنگامی که هاروتو آماکاوا دانشجوی 20 ساله در یک تصادف رانندگی می میرد، اصلاً انتظار ندارد که در دنیایی ناآشنا در بدن پسر جوانی به نام ریو تناسخ کرده و از خواب بیدار شود. همانطور که خاطرات و شخصیت های آنها در هم می آمیزد، ریو متوجه می شود که اکنون دارای قدرتی جادویی است و وقتی می بیند که اشتیاق سوزانش برای انتقام گرفتن از قاتلان مادرش با وجود هویت تازه تغییر یافته اش فروکش نکرده است، احساس آرامش می کند. کمی بعد، ریو با شاهزاده خانم ربوده شده پادشاهی برترام روبرو می شود و او را نجات می دهد. پادشاه برای ابراز قدردانی به او این فرصت را می دهد که در آکادمی سلطنتی برترام ثبت نام کند. با اعتقاد به این که این فصل جدیدی در زندگی او آغاز شده است، او برای تحصیل در این آکادمی معتبر هیجان زده می شود اما زندگی در این آکادمی برای او که یک زاغه نشین است و توسط فرزندان اشراف احاطه شده، دشوار خواهد بود.
چیزی که من می خواهم توضیح دهم، در مورد تمیز بودن طرح است. شاید فکر کنید ساختن چنین طرح ساده ای جالب نیست اما ساده بودن در این دنیا در واقع سخت ترین کار است. نویسنده به طرز درخشانی یک آرک را بدون هیچ فضایی برای جا افتادن حس ناراحتی شروع می کند و به پایان می رساند. بله، ممکن است کلیشه ای باشد. منظورم این است که ساختن یک داستان طولانی بدون اینکه یک بار احساس غریبی در خوانندگان ایجاد کند بسیار سخت است. سیری گنسوکی در برخی بخش ها مانند آرت و کیفیت صدا کمبود دارد. همچنین می دانم که مردم سعی می کنند داستان های جدیدتر و جذاب تری برای تماشا پیدا کنند. اما اگر کسی بخواهد از شما بپرسد Seirei Gensouki چطور است، می توانید بگویید که خیلی بد است اما نکات خوبی نیز در آن وجود دارد تا بتوانید کمی هوشمندتر به نظر برسید.
مایل به دریافت آخرین اطلاعیه های سایت؟