در یک بعد ازظهر بارانی، یک دانشآموز پسر دبیرستانی در حالی که هیچ خاطره ای از چگونگی رسیدن به آنجا ندارد، یخ زده در خیابانها بیدار میشود. همکلاسی مورد علاقهاش کارن اینوکا، او را پیدا میکند و به خانهاش میبرد، جایی که او با تعجب شروع به لباس درآوردن میکند. به نظر میرسد کارن قصد دارد با او حمام کند، اگرچه او نمی داند چرا.
وقتی کارن یک بار دیگر او را در آغوش میگیرد، او نگاهی به خودش در آینه میاندازد و میبیند که به سگ تبدیل شده است! اینوکا توله سگ را به فرزندی قبول میکند و نام او را پوچیتا میگذارد. حالا او باید خود را با زندگی بهعنوان یک سگ وفق دهد و بفهمد که چگونه از این وضعیت عجیب خارج شود. اما در حالی که او در حال برنامه ریزی برای فرار است، پوچیتا جنبه کاملاً جدیدی از اینوکا را میبیند که او هرگز در مدرسه ندیده بود.
با شروع این انیمه باید آماده اتفاقات شدید و غیرعادی در آن باشید. در انیمهای که یک انسان به سگ تبدیل میشود هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد. این پسر سگی اتفاقاً توسط دختری که دوست دارد به فرزندی پذیرفته میشود. پسر سگی فرصتهایی برای تماشاگرانی که تحریک میشوند ایجاد میکند تا شاهد صحنههای ایچی باشند که معمولاً در زمانهای غیرمنتظره اتفاق میافتد.
کارهای پسر سگی به طرز شگفت انگیزی دختر را به اوج می رساند و او از آن لذت میبرد. هدف اصلی این انیمه به هر شکلی نشان دادن ایچی است و انیمه کار خود را به خوبی انجام میدهد. اتفاقات عجیبی که بین این دختر و پسر رخ می دهد که تماشای آن برای طرفداران چنین ژانری خوشایند است.
اگر قصد عیب گرفتن از این انیمه را دارید، باید گفت مشکل از دختر است که متوجه موقعیت خود و کاری که انجام میدهد نیست. صدای اینوکا و پوچیتا آزاردهنده است، انیمیشن بعضی وقتها از مسیر اصلی انیمه خارج می شود.
پوچیتا ستاره این نمایش، یک شخصیت اصلی هارم عالی است. به جای انتخاب مسیر آسان، نمایش او را به عنوان یک جنتلمن ارائه میدهد. او مجبور است انتخابهایش را بر اساس شرایط انجام دهد. پذیرش تدریجی او از نقش خود به عنوان سگ وفادار اینوکا یک رشد شخصیت فوقالعاده است. رشد اینوکا از یک فرد سرد و بیتفاوت پس از از دست دادن سگ قبلی خود تا پیدا کردن شادی جدید در زندگی به لطف پوچیتا، دلگرم کننده است. نقش او به عنوان صاحب دلسوز پوچیتا یک پویایی استاد خدمتکار است که به بهترین شکل اجرا شده است. توصیف نکوتانی به عنوان یک تسوندره در این نمایش فوقالعاده است و او به خوبی جا میگیرد. ترس او از سگها بعد ساده اما تاثیرگذاری به شخصیت او اضافه میکند و به توسعه داستان به شیوه ای معنی دار کمک میکند.
تسوکیشیرو به عنوان یک رقیب عالی برای اینوکا در رقابت برای محبت پوچیتا عمل میکند. عشق او به پوچیتا زمانی که انسان بود و عشق اینوکا به او به عنوان یک سگ، یک مثلث عشقی عمیق ایجاد میکند که گرما زیادی به داستان اضافه میکند.