از زمان های قدیم، دنیای باقی ماندگان دائما توسط گریم تحت خطر و تهدید بوده، موجودات کابوسی که مصمم اند هم انسان ها و هم نیمه انسان ها را نابود کنند. برا اینکه بتوانند از خود محافظت بکنند، چهار پادشاهی دنیا مدرسه هایی راه اندازی کرده اند تا افراد جوانی را تربیت کنند که بتوانند شکارچی شوند، مبارزانی که وظیفهی آنها شکست دادن گریم ها است.
در پادشاهی ویل، روبی رز ۱۵ساله همیشه آرزوی زندگی کردن در آکادمی مخصوص نخبگان بیکن را داشته است. مناسفانه به خاطر کم بودن سنش، فقط میتواند خواهر بزرگترش شائو لانگ را از دور تماشا کند که به تنهایی راهی این آکادمی میشود. ولی وقتی روبی با گروهی از دزدان مسلح میجنگد، و خبر مهارت هایش به گوش مدیر آکادمی بیکن، پروفسور اوزپین، میرسد، همه چیز عوض میشود.
روبی وقتی دعوتنامهای برای پیوستن به این آکادمی در کنار خواهرش میگرد، خیلی خوشحال میشود. در این حین، در آن سر دنیا، در پادشاهی اطلس، وارث شرکتی، وایژ شنی در خلاف خواسته های پدرش عمل میکند و راهی آکادمی بیکن میشود، و آتش های اضطراب و هیجان در قلبش شعله ورند. در این حین یاغی خودسر، بلیک یلادونا هم گروه پارتیزان خود را ترک کرده و وارد این اکادمی میشود تا زندگی بهتری داشته باشد. راه این ۴نفر به هم میخورد و چگونه این چهار نفر که کاملا با هم تفاوت دارند قرار است همکاری بکنند؟
انیمه RWBY: شهبانویی یخ، اقتباسی از وب سری معروف RWBY است. ولی از داستان اصلی جدا بوده و ایده ها و شخصیت های جدیدی رو معرفی میکنه که باعث میشه حس فن فیکشن بودن بده تا اینکه اقتباسی وفاداری باشه. این انیمه روی بررسی روابط بین شخصیت ها تمرکز میکنه، ولی این کارو به قیمت خط داستانی اصلی انجام میده و به اصطلاح به جاده فرعی میزنه.
محتوای اصلی عجیب بوده و ثبات نداره، و باعث میشه که درک کردن و اهمیت دادن به درام بین شخصیت ها سخت باشه. کیفیت انیمیشن هم پایین بوده و نسبت به اثر اصلی کوچکتر به نظر میآید، و فقط چندین لحظه و صحنهی قابل قبول دارد. صداگذاری و موسقی هم چندان خاص نبوده و قابل اشاره یا به یاد ماندنی نیستن.
در کل، انیمه RWBY: شهبانویی یخ، یک فن سرویس یا فن فیکشن حساب میشه که طرفداران اثر اصلی احتمالا بتونن بذت ببرن، ولی به عنوان اثری مستقل چندان موفق نیست و ممکنه که برای بیننده های جدید گیج کننده یا اتلاف وقت باشه.