«گامیلانیها» با بزرگترین مانع خود روبرو هستند: سیاره آنها با سرعتی نگرانکننده درحال مرگ است. «آبرد دسلر» برای نجات مردمش و نقل مکان آنها به سرزمینی قابلسکونت، تظاهر به تسلیمشدن در برابر حکومت ظالمانه سیاره «گالمان» میکند که نژادی تقریباً مشابه با «گامیلانها» را در خود جای داده است. هدف واقعی «دسلر» دردستگرفتن کنترل و تسریع فرآیند نجات کشورش است. با این حال، زمانی که «گامیلانها» مهاجرت خود را آغاز میکنند، یک قدرت عظیم ناشناس به آنها حمله میکند و سیاره دوقلوی آنها یعنی «ایسکاندار»، خانه ملکه «استارشا» را کاملاً از مدار خارج میکند. در همین حال زمین درحالجشنگرفتن موفقیت کشتی جنگی فضایی باشکوه «یاماتو» و خدمه قهرمان آن است. نسل جدیدی از نیروهای امیدوار به «یاماتو» و دو کشتی جدید پشتیبانی آن به رهبری «یوکی موری» و «شیرو سانادا» میپیوندند، اما همه با تصمیمات گذشته کاپیتان آن، «سوسومو کودای» موافق نیستند. در طول ماموریت آموزشی شش ماهه «یاماتو» و ملاقات دیپلماتیک با «گامیلانها»، خدمه از فاجعه اخیر باخبر میشوند و برخلاف همه دستورات، «کودای» ناوگان را برای کمک به پناهندگان بازمانده به «ایسکاندار» رهبری میکند...
در صنعت انیمه آنچنان مرسوم نیست که قصههایی با محوریت زندگی در فضا روایت شود، با این حال سازندگان این انیمه قصد داشتهاند هرگونه تجربهی جدیدی که ممکن است را در ژانر علمی-تخیلی امتحان کنند، در نتیجه لوکیشن قصهی خود را به فضایی بیرون از کره زمین بردهاند. از آنجایی که ژانر اکشن یکی از پایهترین ژانرهای این اثر به شمار میرود، سازندگان تمرکز بسیاری در بهبود صحنههای اکشن به خرج دادهاند که باعث ایجاد صحنههای از نبردهای عظیم فضایی شده است که هر بینندهای را تحت تأثیر قرار خواهد داد. ستیز بین گروههای جنگی و سیاسی نیز به حد کافی قابلباور و ساده است تا بتوان آنها را به عنوان انگیزهی ادامهی داستان در نظر گرفت، اما همچنان نباید فراموش کرد که همهچیز در این انیمه، برای بهبود کیفیت صحنههای اکشن هزینه شده که اتفاقاً انتخابی بسیار صحیح و کارآمد بوده است.