گروهی از کوهنوردان در حال کاوش در یک کلبه متروکه در اعماق جنگل هستند. یکی از آنها گردنبند عجیبی را که داخل آن آویزان است، می گیرد و ناخواسته حضور تاریکی را در زیر پوست جنگل بیدار می کند. یک شخصیت درشت هیکل به نام جانی از خاک بیرون می آید، جانی در پی انتقام است. جانی به خانه دوران کودکی خود باز می گردد، یک کابین در حال پوسیدگی در لبه جنگل که به عنوان گواهی سرد از گذشته ی آسیب زای او عمل می کند. هنگامی که یک شکارچی غیرقانونی از مسیر او عبور می کند، جانی انتقام جو، جان او را می گیرد. سپس توجه او به یک مورد انتقام بهتر جلب می شود: گروهی از نوجوانان در حال تعطیلات که در یک کلبه در نزدیکی مستقر شده اند.
فیلم در طبیعت خشن، چه آن را دوست داشته باشید یا از آن متنفر باشید، پنجه های خود را زیر پوست و در روان شما فرو می برد. کریس نش کارت ویزیت بسیار امیدوارکننده ای را برای ما ارائه کرده است که جایگاه هولناک خود را در تالار مشاهیر اسلشر حک می کند. سبک تحریک آمیز فیلم و مناظری که وحشت به جان آدم می اندازد، مدت ها پس از هجوم آدرنالین در طی تماشای اولیه این فیلم باقی می ماند. این کابوس با کشاندن مخاطبان به تماشای قتل های وحشتناک خود، ما را به صورت تامل برانگیزی در داستان خود فرو می برد. شاید هدف آن هنر عالی فلسفی نباشد، اما در فیلم در طبیعت خشن با دید بی رحمانه ای که نویسنده و کارگردانش، کریس نش دارد، چیزی به طرز ناراحت کننده ای در زیر پوست شما شروع به خزیدن می کند. در حال حاضر، توانایی او با ساخت این فیلم در اولین کارگردانی خود، تثبیت شده است. رای بارت با ماسک چرمی و فیزیک ماموت مانند خود به مجموعه ی ترسناک ترین قاتلان وحشی سینما می پیوندد. شخصیت جانی با بازی او، عناصری برای شهرت در فرانچایز مشابهی مانند مایکل مایرز یا جیسون وورهیز دارد. پس از مشاهده این فیلم، تا مدتها ترس آن را تجربه خواهید کرد اما طرفداران ژانر ترسناک، مشتاقانه دنباله های این فیلم اسلشر را دنبال خواهند کرد.