چهل سال پس از آن که مردم دوازده کلونیِ انساننشین خبرِ ناپدیدشدنِ ساختههای دست خود، سایلونها - موجوداتی رباتیک که قیام کرده و علیه اربابانِ خود اعلام جنگ نموده بودند- را شنیدند؛ در طیِ هجومی برقآسا و ویرانگر سایلونها به کمک رباتهای انسانمانند و یک ستونِ پنجمِ ازهمهجا بیخبر، بازگشته و در سیارههای انساننشین، ویرانیِ مهیبی به بارآوردند. فرماندهی نیروهای هجومی، ویلیام آداما درصدد برآمد تا کشتی جنگیِ فرسوده و مستهلک خود یعنی بَتِلاِستار گالاکتیکا را دوباره وارد جبههی نبرد سازد و خیلی زود به همراهیِ خلبانانِ زبردستِ خود، شروع به بمباران مهاجمین نمود اما با وجود تمامِ تلاشهایشان، آنها نتوانستند از انهدامِ کلونیها جلوگیری کنند. با فرار از نسلکشیِ سایلونها، کشتیِ فضاییِ گالاکتیکا، شناوری دیگر که حاملِ تعدادی از نجاتیافتگان آن هجوم ویرانگر است را در جستجوی کلونیِ افسانهایِ سیزدهم یعنی سیارهی زمین، هدایت میکند.