حالا که کویومی آراراگی و هیتاگی سنجوگاهارا فارغالتحصیل شدهاند، چهرههای آشنای کمی در دبیرستان خصوصی نائوئتسو باقی ماندهاند. یکی از آنها سوروگا کانبارو، دارندهی پنجه میمون است. وقتی او شروع به شنیدن صحبتهای مربوط به موجودی مرموز به نام «شیطان» میکند که به طور جادویی هر مشکلی را حل میکند، کانبارو بلافاصله فکر میکند این شایعات در مورد اوست و تصمیم میگیرد تحقیق کند.
او متوجه میشود شیطان در واقع روکا نوماتچی، رقیب سابق بسکتبال از دوران راهنمایی است که دیگر به دلیل آسیب دیدگی پا نمیتواند بازی کند. روکا به کسانی که به سراغش میآیند، مشاوره رایگان میدهد. او نقش کسی را دارد که بدبختی ها را به خود جذب میکند. با همین روش از کاهش دادن استرس مراجعانش با دادن امید الکی حل مشکلاتشان لذت میبرد. اگرچه کانبارو ضرری نمیبیند، اما روکا را به خاطر دروغ گفتن توبیخ میکند و به خانه میرود؛ با این خیال که او علت شایعات نیس. اما به هر حال، ممکن است دلیلی برای نگرانی داشته باشد: او متوجه میشود که دست چپش به شکل انسانیاش برگشته است.
یکی از جذابیت های این انیمه، در اتفاقات زنده و واقعی آن است. این انیمه از ساختار سادهی یک بخش کلی که شامل تمام اتفاقات روی صفحه باشد، پیروی نمیکند. بلکه به طور عمدی به ما میگوید که در کدام بخش هستیم و هر بخش با توجه به شرایط، معمولاً مستقل است. با این حال ممکن است میان آنها ارتباطاتی وجود داشته باشد. این آرک اسپشیال که فقط از پنج قسمت تشکیل شده، داستان «شیطان سوروگا» را روایت میکند.
داستان درباره کانبارو، شخصیت اصلی و شخصیت فرعی قبلی در بخشهای گذشته، است که به دنبال فردی به نام روکا نوماتچی می گردد؛ که به نظر میرسد میتواند هر کسی را از بدبختیهایش خلاص کند. خود داستان چیز خاصی ندارد. با این حال، آنچه باعث خاص شدن آن میشود، چیزی است که همواره در این مجموعه وجود دارد یعنی دیالوگ.
داستان به عنوان بهانهای برای صحبت کردن، و گفت و گوی بین شخصیتها عمل میکند. دیالوگ های قوی هستند، که این انیمه را از بسیاری از آثار دیگر متمایز میکند. آنها به صحبت در مورد موضوعاتی مانند معنای خوشبختی، نحوهی رفتار در موقعیتهای مختلف و چگونگی حل مشکلات میپردازند.
انیمیشن در این سری، همانند انیمه اصلی قابل قبول و با جزئیات مناسب است. از آنجایی که بیشتر تمرکز روی معاشرت شخصیت هاست، مهمترین بخش نحوهی نمایش لوکیشنها است. استودیو Shaft در انتقال نمادها، احساسات و ایدههای خود تنها از طریق مناظر پس زمینه کار فوقالعادهای انجام میدهد.