در فوریه بعد از مصیبت پیش اومده با سنگوکو نادکو ، که با کمک کایکی دیشو در پشت صحنه حل شد . وقتی که آراراگی درحال آماده شدن برای امتحان ورودی کالج بود ، بدنش به صورت جدی ای شروع به تغییر میکنه ، اثری که میشه دلیل اون رو ، مجازات عمل های گذشته اون نامید .
تسوکیمونوگاتاری قبل از هانامونوگاتاری (داستان دوم کانبارو) اما بعد از وقایع فصل دوم اتفاق میافتد. این بخش با بیدار شدن آراراگی توسط خواهرانش آغاز میشود، زیرا او از ساعت زنگ دار استفاده نمیکند. آنها از او میخواهند که سیزدهم فوریه را صرف مطالعه برای آزمونهای ورودی دانشگاه کند. در حالی که آراراگی در حال آماده کردن حمام برای کارن است، تصمیم میگیرد قبل از او به حمام برود.
او در حین حمام کردن متوجه میشود که دیگر سایهای ندارد و به اتاقش میدود تا از شینوبو کمک بخواهد. شینوبو به او دستور میدهد که برای کمک اونونوکی را پیدا کند، اما آنها نمیتوانند او را پیدا کنند. در نهایت او را در یک شهربازی پیدا می کنند و مجبور میشوند او را از دستگاه چنگکی برنده شوند. آنها با هم یوزورو را پیدا میکنند که تشخیص می دهد شخصیت اصلی در حال تبدیل شدن به یک خونآشام است، اما هنوز دیر نشده.
این آرک یکی از بهترین بخشهای مجموعه اصلی است و به برقراری رابطهی بین اونونوکی و آراراگی کمک میکند، در حالی که کورومی در تلاش است خواهرانش را از تاداشورو تئوری (یک شکارچی موجودات عجیب) نجات دهد. تئوری به آرامی در حال تبدیل شدن به یک خونآشام است.
در کل 3 بخش این انیمه آنرا لذت بخش می کند: دیالوگهای سنگین، فن سرویس مناسب و شخصیتهای جالب. انیمه سریالی اصلی، کم و بیش شامل هر یک از این ویژگیها میشود. اما در اینجا با تسوکی یک تعادل ظریف برقرار می شود. این انیمه شامل گفتگوهای پشت سر هم است، که معمولاً با تغییر افرادی که صحبت می کنند پیش میرود. شخصیتهای داستان هم کرکتر های دوست داشتنی قدیمی، تازه واردها و کسانی هستند که کمتر به آنها پرداخته شده.
پیسینگ این چهار قسمت با روایت دوباره کورومی بسیار جالب عمل می کند. هرچند به اندازهی برخی دیگر از داستانهایی که او تعریف کرده است، خاص نیست؛ اما باز هم با شخصیت اصلی، بازگشت به مجموعه لذت بخش است.
تماشای این انیمه بسیار سرگرمکننده است. این فصل از آهنگ آغازین و پایانی به مراتب بهتری نسبت به سری اصلی برخوردار است.