بیل هاجز یک کارآگاه بازنشسته است و هنوز درگیر پرونده حل نشده ی مستر مرسدس است، کسی که با رانندگی یک مرسدس مسروقه از میان صفی از جویندگان کار در یک نمایشگاه کار محلی، جان 16 نفر را گرفته بوده است. در همین حال، برادی هارتسفیلد، روانشناس جوان و باهوش ظاهر میشود تا توجه خود را روی هاجز متمرکز کند. چیزی که به عنوان یک بازی موش و گربه آنلاین شروع می شود، به زودی عواقب مرگباری در زندگی واقعی به همراه خواهد داشت، زیرا هارتسفیلد سردرگم، به طور فزاینده ای می خواهد آثار خود را در جهان به جای بگذارد. نمایش با یک قتل دسته جمعی آغاز می شود که مردی با مرسدس دزدی از میان جمعیتی که منتظر ورود به نمایشگاه کار هستند، عبور می کند. بیل هاجز یکی از کارآگاهان این پرونده است و اجرای عدالت برای 16 نفری که کشته شده اند تبدیل به ماموریتی می شود که او را از درون می خورد. ما دو سال به آینده می پریم و هاجز بازنشسته شده است، اما پرونده ی آقای مرسدس هنوز در ذهن او جریان دارد. آقای مرسدس با ارسال پیام های طعنه آمیز به او، تا آنجا که ممکن است به دنبال عذاب دادن هاجز است و هاجز اکنون برای دستگیری او ناامیدتر از همیشه است.
چیزی که در مورد این سریال منحصر به فرد است این است که ما نگاه عمیقی به درون خود قاتل خود داریم و به سرعت متوجه می شویم که او بردی هارتسفیلد است. این مسئله، زمانی را که هاجز به دنبال او میرود متعادل میکند و مدت زمان مساوی برای تماشای هارتسفیلد در زندگی پر از تنش به عنوان یک تکنسین کامپیوتر در یک فروشگاه بزرگ را به ما می دهد. سریال مستر مرسدس همچنین از این نظر نسبتاً منحصر به فرد است که هارتسفیلد آن دیوانه ای نیست که در واقع افراد زیادی را بیخود و بیجهت می کشد. او به طور خاص آشفته است و ما او را در طول سریال تشریح می کنیم، که نگاهی بسیار واقعی تر به کسی که تا این حد افراط کرده است.